-
۵۰۶۹
دانلود مستند این رل (in rell)
مستند جنجالی 18 +
(شکست عشقی، آموزش دلبری، رل زدن، ازدواج)
تیزر مستند :
نام مستند : این رل ( in rell )
کارگردان : حسین شمقدری
تهیهکننده : محمد حسن مددی
راوی : هاشم بافقی
نویسنده : محمد مهدی خدارحمی
تدوین: حسین شمقدری
سال تولید : 1400
مدت : 55 دقیقه
صاحب اثر : موسسه فرهنگی آرمان مدیا
این چند مستند زیر هم خیلی جالبه حتما ببینید
مستند « این رل » به موضوع داغ ارتباط دختر و پسر، تفاوت های دوستی و ارتباط با ازدواج است.
مستند، روایت داستان امیرحسین است که پس از عشق نافرجامش با شقایق، همه انگیزه های خود را برای ارتباط با دختران دیگر از دست داده است...
هاشم بافقی روای مستند برای ارضاء میل جنسی امیر حسین، انواع روش های مختلف را امتحان میکند، حتی برای او سوژه های ساعتی پیدا میکند، اما امیرحسین به دلیل عذاب وژدان، میل به ارتباط ندارد، پس در نهایت به او روش های مخ زنی و دلبری از دختران را میآموزد که بتواند عشقی برای ازدواج پیدا کند اما ...
حسین شمقدری کارگردان سری مستندهای انقلاب جنسی و میراث آلبرتا، اخیراً اقدام به ساخت مستندی در ادامه مستندهای جوان پسند خود نموده است.
متن مستند :
- مخاطب گرامی! در این فیلم راوی نمادی از جامعه و شرایط امروز آن است. لذا موقعیتهایی در فیلم وجود دارند که لزوما حضور در آنها مورد تایید سازندگان نیست و تنها برای بازنمایی از وضعیت امروز جامعه به نمایش گذاشته شده است.
- هاشم بریز.
- الان چند درصدی؟
- چهل درصد
- باید بشه ده درصد، برو ببینم
- خفش کردی، ولش کن ...
- هیس هیس
- ولش کن دیوونه
- الان چند درصدی؟
- الان هیچی
- نه نه کمه
- چی گوش میدی؟
- مداحیه
- {موسیقی با صدای زن}
- باید تو از اینا گوش بدی
- به درد نمیخوره بابا، همش گناهه، همش حرومه
- کدوم حروم کی گفته حروم؟
- من نمیشنوم اینارو
- بابا گوش بده
- نکن نکن
- الان جوون ها دارن اینارو گوش میدن
- گناه میکنی نکن
- یه وقت نکشتمون سنگ منگ نیاد از آسمون
- لطفا پس از اتمام پاسخگویی تماس را قطع نکرده و در نظر سنجی شرکت فرمایید
- بابا کی شرکت میکنه
- پاسخگوی شماره یک صد و هفت
- پاسخگوی مسائل شرعی: اگر امکان نداره روزه بگیرین. مثل خیلی از افرادی که فشار جنسی روشون هست. با روزه گرفتن و با تهجد و با رابطه شدید با خدا، خودتون رو کنترل کنین.
- حاج آقا! ببینید من روزه گرفتم، دوش آب سرد رفتم ... دیگه نمیدونم اسفند خوردم، سرکه خوردم، هر چی بگین خوردم، هرچی سردی بگین خوردم ... هیچ کدوم جواب نداده، یک راهکاری خارج از اینها راهکارها به من بگین. من همین الان نیاز دارم. چی کار کنم؟
- دارم میگم دیگه راهکار اینه که از طریق ازدواج، انسان خودشو تخلیه کنه. راهکار فقط ازدواجه، راهکار دیگهای نداره.
- خب حاج آقا خودتون یکی رو معرفی کنید دیگه. الان من از شما میخوام یکی رو معرفی کنید.
- من به شما کسیو معرفی کنم؟ مگه من کسیو دارم به شما معرفی کنم؟
- قطع کرد ...
- خب داداش ... اون خودش اگر یک کیس داشته باشه که به تو معرفی نمیکنه که .... چرا باید این کار رو بکنه؟
- چند تا بریم؟
- برو
- تند تند تند تند
- خالی میشی
- حاجی جواب نمیده
- چرا جواب میده
- ولی اصلا بهت نمیخورد غذای ایتالیایی درست کنی ها
- دیگه عشق ایتالیا، غذای ایتالیاییام دیگه، خیلی دوست دارم
- یعنی هر روز این همه هزینه میکنی واسه خودت، غذای ایتالیایی درست میکنی؟
- آره دیگه پاستا و سس آلفردو بی نظیره واقعا ... واقعا باید بچشین ببینین چطوریه
- یعنی غذات رو خودت درست میکنی؟
- آره ... خودم درست میکنم.
- هر روز؟
- آره، تقریبا بله هر روز.
- یعنی گرسنهات بشه؛ غذات رو خودت درست میکنی؟
- آره دیگه.
- لباسهات کثیف میشه، خودت میشوری؟
- آره خب، لباسهام رو خودم میشورم.
- خب وقتی گشنهات میشه، به جای اینکه بری توی حوض، غذات رو خودت درست کن.
- خب الان گشنهام شده دیگه و دارم غذام رو خودم درست میکنم.
- نه .... این غذا رو نه ... اون غذا رو خودت درست کن.
- نوچ ... هاشم گناهه.
- یعنی چی گناهه؟ الان علم پیشرفت کرده، تایید کردن که باید غذات رو خودت درست کنی ... ببین امیرحسین غذات رو باید خودت درست کنی. چارهای نداری .... داره گول میخوره. میخواد واقعا غذاش ... آقا حرومه. باید یک فکر دیگهای بکنیم. نری غذاتو خودت درست کنی.
- نه دیگه الان دارم غذامو ....
- خاک تو سر ببوت کنن
- این اسکای واچره
- چی چی واچر
- اسکای واچر، آسمون بین
- بچه مایه داریا
- این چند میارزه الان؟
- نه، رفیقم داده اینو فکر کنم 100تومن اینایی هستش. این رو رفیقم داده من که خودم ...
- چه رفیق لارجی
- امروز گفت که دیدم شما اومدین گفتم یک قرض بده یه حالی بدیم به خودمون دیگه
- خب تو خیلی سربسته درمورد یک عشق گفته بودی که نرسیدی بهش.
- عشق دومم والیباله، ایتالیا، والیبال ایتالیا، لوسیانو دچکوئه.
- -یعنی کلا غذای ایتالیا...
- - آره، پاستا، لویه ایتالیاست، کلا عشقم اونه، کلا سعی میکنم ذهنم رو با والیبال مشغول کنم.
- این چیه؟
- یک انار مصنوعیه. رفتیم توی بازار، دو تا خریدیم ... یکیاش دست اونه.
- اوه ... پس تموم نشده برات.
- {کتاب} سلوک با همسر
- اینم مال بعدنا اگه ذهنمون تونست از این قضیه رها شه، ازدواج بکنیم اگر
- {کتاب}داینامیک چی میگه؟
- خب، من دانشجو فیزیکم دیگه، دانشجو فیزیک دانشگاه تهرانم. بعد علاقهام کاسمولوژی بوده، کیهان شناسی، که حالا یه موقع. پارتیکل فیزیکس هم دوست دارم، ذرات بنیادی، شاید هم بیشتر ذرات بنیادی برم.
- استاد {پوستر محمدرضا شجریان}
- آره استاد که من خیلی دوست دارمش
- این چیه؟ چرا به سقف؟
- خب این ایوان زایتسف
- من میدونم، چرا زدیش به سقف؟
- شبا من اینجا میخوابم، دقیقا سرم زیر همین عکسه میافته و وقتی خاطرات اون توی ذهنم تداعی میشه و اینا یه سری خاطراتی که با اون دختره داشتم به این عکسه نگاه میکنم بلکه خاطرات والیبالی جاشو بگیره. مسابقات والیبال و این داستانا شاید بتونه اون خاطرات و کامل یه جور دیگه تغییر بده، ذهنم بیاد سر والیبال و اینا. چون شبا یه تایمیه که قشنگ خاطرات میاد تو ذهنم.
- بعد میدونستی ایشون همجنسگرایه؟
- خب بهتر، دیگه میشه راحت
- بهتر
- آره بابا بهتر حالا شوخی ولی خب کلا
- الان چند درصدی؟
- الان صد درصدی هستم فکر کنم
- بابا ولم کن
- سلام ... موسسه {بوق}
- بله .. بفرمایید.
- حاج آقا هستن؟
- خودشونن بفرمایید
- بفرمایید از طرف آقای {بوق} هاشم بافقی.
- ممنونم
- بله بله بفرمایید سلام علیکم ... سلام
- بچههای دفتر هم نمیدونن اینجا قضیه چیه. کار اصلی ما خرید و فروش ماشینه.
- چه جالب
- ماشین خارجی و این کاری که ما میکنیم نمک کاره و
- درآمد کدوم بیشتره؟
- درآمد ماشین بیشتره ولی شاید بخندین، ولی برکت این کار بیشتره.
- چهطور؟
- یعنی اصلا دعای این خانمها پشت سر ماست. از خاک بلند شدن بعضیهاشون. طرف مولوی زندگی میکرده، الان سعادت آباد خونه خریده.
- با همین کار؟
- ما 50 تا ماهی فقط ریجکت میکنیم.
- چرا؟
- اوضاع انقد خرابه که خانمهای شوهردار میان اینجا. شوهره راضی.
- واقعا؟
- میگه آقا من تعهد محضری میدم که بعدا شکایت نکنم، چی چی ...
- دارین شوخی میکنین
- نه سه تومن درآمد ماهیانه خانومش بوده.
- واقعا شوخی میکنین؟
- ما اینها رو که ریجکت میکنیم، آه و نفرین مردم پشت سرمون نباشه که زن شوهردار .... ولی ... یعنی میخوام بگم مراجعه زیاده. ما یک زمانی خودمون سعی میکردیم کیس پیدا کنیم. الان کیسها ما رو پیدا میکنن. دوستان به هم معرفی میکنن.
- خیلی وحشتناکه. خیلی خب!
- نه، وحشتناک نیست.
- چرا آقا ... وحشتناکه. یعنی این ...
- آقا همه راضیان .... اونایی که
- نگین این حرف رو
- وی آی پیها یک زونکنه. شما اسمت چی بود؟ آقا امیرحسین اگه اون زونکن قرمزه رو بدی.
- زونکنش هم قرمزه.
- آره دیگه. بیا خودتون میخواین ورق بزنید.
- ببخشید میدین من هم ببینم
- بیا
- شما هم جدی خواستین یک کیسی رو بردارین. یعنی دفعه اول همه مهمون من. خیلی به ظاهرتون نمیخوره، ولی ...
- خوب مشتری جذب میکنین ها
- دیگه کارمون دیگه .... از قالب کردن ماشین به مردم که راحتتره
- سن 38، قد 172
- انتخاب کردی؟ کدش چند بود؟
- 0211124
- عالی، انشاءالله که چرخش براتون بچرخه. دو تا بیزینس رو با هم قاطی میکنیم. خانم داریم کم کارکرد، بدنه76، ولی موتور 84.
- آقا تعریف شما رو زیاد شنیده بودیم ولی واقعا الان ما شیفته شما شدیم. من احتمالا دفعه بعد خودتون رو بخوام.
- برو ببینم چه میکنی.
- این یک دکمه آن و آف داره، همون دکمه که گرده. الان هم داره ضبط میکنه.
- اشتباه نکنی، قطع نکنی تا آخرش بره.
- نه
- فقط همون سلام و احوال پرسی رو داشته باشیم کافیه.
- سلام، احوال پرسی، قطع.
- بعد دیگه برو، هر زمانی ... ما نیم ساعت پایینیم.
- ببینم چی کار میکنه. بریم آقا؟ کارش طول میکشه. تو راحت باش.
- سلام امیرحسینم
- برو به امید خدا ... یا علی ... خاکت بلند نشه ها.
- {موسیقی}
- آقا! همون جور که دیدین، امیرحسین دیروز رفت رستوران. دیگه نیاز نیست غذاش رو خودش درست بکنه. بچهمون اولین باره که رفته رستوران. ولی از رستوران اومد، نمیدونم چرا دیگه جواب ما رو نداد. یعنی تا شب که دیگه تلفن ما رو جواب نداد و الان هم گفته که نمیام جلو دوربین تعریف بکنم این ماجرا رو.
- سلام بر امیرحسین رستوران برو .... دیگه از امروز قاطی مرغهایی ها! از امروز شما از اون آدمهایی حساب میشی که پیتزا خوردی. تو هم ایتالیا دوست داشتی دیگه، رفتی پیتزا ایتالیایی قارچ و گوشت؟ نوش جونت داداش، بهت میرسه. حالا ما که کاری نداریم. دیگه ما رو تحویل نمیگیری. از دیشب ... چرا تا دیشب تماس ما رو پاسخ نمیدادی؟ یک رستوران رفتی دیگه.
- بابا حالم بد شد خیلی، از دیشب ...
- ها، انقد پیتزا خوردی حالت بد شد. بالا آوردی، آره؟
- نه بابا همش، طرف هم خودش معذب شد دیگه .... ببین. من همون اول که رفتم تو طرفت همون نرفته روسریشو درآورد. من فکر کردم از این مذهبیاس.
- خب مگه بده؟
- بابا خیلی یه جوری بود من اصلا خیلی معذب شدم.
- خب اولش معذب شدی، بعدش چی؟
- بعدش هم سریع گفت پول بده. آخه یعنی چی پول بده ...
- شما وقتی میری پیتزا میخوری باید اول پول رو حساب کنی. اگر پیتزات رو بخوری، در بری چی؟ اگه پیتزات رو بخوری، خوشت نیاد، بزنی زیر ماجرا چی؟
- آهان، بعد خودش هم گفت تو چرا اینجوریای؟ من گفتم نمیدونم، یه جوریم. همهاش میترسیدم.
- حالا تهش رو بگو، پیتزا رو خوردی یا نخوردی؟
- نه دیگه، اون بنده خدا که دید من معذبم، خودش هم معذب شد دیگه.
- امیرحسین! اوسکولم کردی امیر؟
- خداحافظی کردم اومدم دیگه، چیکار کنم؟
- امیرحسین، واقعا هیچ کاری نکردی؟
- نه دیگه، میگم ....
- حاجی این هیچکاری نکرده .... حاجی هیچکاری نکرده
- پس چرا جواب نمیداده؟
- نمیدونم
- میگه رفتم اونجا و معذب بودم و پول میخواست.
- نکرده هیچکاری نکرده
- بچهها من امیرحسین رو میشناسم. امیرحسین رو این مدت فهمیدیم دروغ نمیگه.
- بخصوص جمعه ها میاومدیم با هم. جمعه از صبح زود تا شب.
- تا شب
- آره تا شب
- دوتایی؟
- آره دوتایی خوش میگذشت، خیلی خوش میگذشت.
- چیکار میکردین؟
- میرفتیم بالا صعود میکردیم صفا میکردیم
- یک جای خلوت
- آره جای خلوت ها میرفتیم
- من فکر میکردم تو بَبو بودی
- نه بابا بالاخره یواش یواش
- دهنت سرویس دیگه
- خلاصه که معمولا جمعهها با هم قبلش، شب قرار میذاشتیم که کجا وایسیم و اینها
- کوهنورد بود؟
- آره خیلی حرفهای مثلا کوه میرفت، پایه کوه نوردی بود.
- بحث تون خیلی جدی بوده؟
- آره
- یعنی ازدواج و این داستانا دیگه؟
- حالا بالاخره قرار بود درسمون تموم بشه بعدش؟
- خب چی شد که نشد؟
- میگم همینطور که گفتم نخواست دیگه، میگم دلش با من نبود. من حس میکنم اینه.
- ببین تو رتبه700 کنکوری. الان داری فیزیک میخونی تو دانشگاه تهران.
- اونم 857 بود.
- آها از رتبهای؟
- از لحاظ رتبه باشه. اونم درسش خوب بود. میگم دلش نبود، خودش میگفت. این طوری که میگفت عاشق نبودم، نمیدونم چی. ولی خب روزهای اول میاومد گریه میکرد پیش من که، این حرفا رو با گریه به من زد که ...
- یعنی تو اون هدف ذهنیاش انگار نبودی، اون پسر ذهنیاش نبودی.
- آفرین
- به نظرت الان زنگ بزنی بهش چی میگه بهت؟
- قطع میکنه دیگه. من که بلاکم، تو بلک لیستم تو همه جا
- نه بابا
- آره تلفن، واتساپ، اسکایپ، تلگرام هرچی باشه.
- انقدر رفتی مزاحم شدی؟
- دیگه انقدر زنگ میزدم بهش و اینا، اونم اوایل قطع میکرد، بعد زد بلک لیست دیگه.
- بزن ببینیم بلاکی شاید شانس ما از بلاک دراومده باشی؟
- بزار بزنم میزارم رو ایفنم خودت گوش کنی.
- ها بوق خورد... قطع کرد.
- خب چیکار کنیم؟ من زنگ بزنم؟
- ببین آقایون رو معمولا راحت نیست باهاشون.
- بابا تو میگی تنوع طلب، آقایون رو چجوری راحت نیست؟
- ببین با آقایون حرف میزنه، ولی تلفن چون چیز شخصیه زیاد با هرکسی رو جواب نمیده. باید طرف و بشناسه.
- یعنی خانم باشه اوکیه؟
- آره خانم باشه، باهاش گرمم میگیره.
- بله خانم یلدا با دوستاشون اینجا کمپ زده بودن شانس شما، بعد قبول کرد. واقعا دمتون گرم.
- الان باید چی بگم؟ نمیدونم چی بگم؟
- من به نظرم خبر مرگت رو بدیم بهش.
- این چه ذوقی میکنه پیشواز اون رو
- جواب نمیده که.
- این رو برای من گذاشته بود. نبود. نداشت این پیشواز رو.
- جواب نمیده
- کوه، تو کوهه .... تازه برگشته خونه
- از اون جایی که امیرحسین در مرحله قبلی موفق نشد، الان میخوایم بفرستیمش توی یک موقعیت جدید. ولی خب، با این تیپ من مرد هم کنارش هیچ حس خوبی ندارم. پس آوردیمش اینجا، یک مرکز تخصصی تا امیرحسین رو بکوبیم و از نو یک امیرحسین جدید تحویل بدیم ...
- پاشو
- این امیرحسینیه که فعلا شما میبینین
- بچرخ
- چرا مشکی پوشیدی؟
- رفیقم امروز ظهر مراسم داشت، دیگه گفتم برم دیگه، چیکار کنم رفیقه.
- میخوایم بکوبیمش از نو
- الان چند درصدی؟
- 20 درصد بابا، الان ظهر مراسم بودم.
- تو این مرحله اول، قرار اول مهمترین چیز اینه که ما بتونیم اعتماد خانمها رو جلب کنیم. کاری که اکثر آقایون نمیکنن و متاسفانه خانمها ازشون دور میشن.
- و همیشه هم میخوان سریع برن سر اصل مطلب.
- اصلا مشکل ما هم همینه برای همین ما....
- مشکله ما همینه ها ...
- نکنین این کارو
- آبرو ما رو هم میبره
- ما نمیخوایم یک تیپ خیلی اسپرت بزنیم. از اونور هم خیلی کلاسیک. یک تیپ خیلی ملو و کژوال، که معمولا خانمها دوست دارن. ریسک رو کم میکنه.
- یعنی تیپ میتونه اونقد تاثیر داشته باشه تو اعتماد کردن طرف مقابل؟
- هم تیپ و هم رنگی که ما میپوشیم
- رنگ چرا؟
- رنگ هم خب به خاطر اینکه رنگهای سفید و روشن معمولا خالصانهترن.
- برای اینکه یک عکس خوب بشه نصف قضیه برمیگرده به عکاس و نصفه قضیه برمیگرده به سوژه. حالا یکی از مسائلی که تو عکاسی هست بادی و اون استایل طرفه که ایشون نسبت به شما ....
- یعنی من بهترم دیگه، خوش عکس ترم.
- البته بادی شما که هیچی کلا از کادر خارجه ولی ...
- خانم، قطعا عکسهای من عکسهای بهتریه درسته؟
- نه ایشون یک مقداری لاغرتره، که البته من شنیدم پسرای لاغر بیشتر مورد پسند خانمهااند.
- این استایل دختر پسند هست؟ شما به عنوان یک خانم
- من چی بگم؟
- آخه امیرحسین رو میخوایم ببریم سرقرار. ببینیم خانمه میپسنده یا نه. نمیدونیم هم طرف کیه.
- امیرحسین چرا انقدر حالت بده؟
- راحتم
- امیرحسین رو میپسندن؟
- شاید
- چرا شاید نه؟
- یک مقدار استرس داره. انگار یک مقدار اعتماد به نفسش پایینه. دختر از پسرهای مغرور و جذاب خوششون میاد.
- خوب بوده تیپت
- آره دیگه هرچی اون میخواست میپوشیدم
- آدمت کرده بود
- چی شد یهو انقدر بَبو گلابی شدی؟
- این برنامه کاملا دخترانه رو دیدین مژده لواسانی؟
- خانم مژده لواسانی.
- داشتیم یه روز میرفتیم درکه خب، میدون تجریش. بعد یک زوجی بودن اونجا گفتن یه دقیقه بیا و اینا. من گفتم بیخیال، بعد شقایق گفت بیا بیا مثلا بریم، اینا گناه دارن.
- مژده لواسانی: یک بخشی از همون گپ و گفتهای با دخترا و پسرا داریم. ببینیم زود برگردیم.
- شقایق در برنامه: آره ... در اصل سفیده ... چون خیلی خوبه .... بیشتر خود ساخته باشه، کارهاش خودش انجام بده.
- شما برای اینکه بتونین ایمپرشن رو ببرین بالا، باید ببینین کلاینت شما، یعنی مشتری شما.
- انگار مثلا یه مغازه اس دیگه؟
- دقیقا. شما باید بدونین که مشتری شما کیه، که ویترین تو بر اساس نیاز اون ببندین. متناسب با اون ببندین. حالا شما بگید دنبال چی هستید توی پیجتون، که نسبت به اون بگیم چه جنسی.
- بعد شما مثلا جنسهای بنجل هم میتونین چیز کنین؟
- حالا ... کار دیجیتال مارکتینگ تقریبا همین میشه دیگه. همینه.
- آره یعنی جنس بنجله همش؟
- همش نه، ولی خب خیلیها با این وسیله به نون و نوایی رسیدن.
- مشتریمون خانمهان
- آقا یه پیشنهادی شما الان صفحهات چند تا فالور داره؟
- نزدیک 29هزار تا
- خب شما همین الان یک سلفی باهاش بگیر.
- با کی؟
- با همون .... جنس ...
- اصلا! فالورهام میریزه
- داداشم مجرده، رگباری بریزید پیجش.
- تا شب دیلیت کنه.
- چیکار میکنی؟
- اوه اوه
- ببین کی پیام داده؟
- ستاره:
- سلام حالتون خوبه شما فیزیک دانشگاه تهران میخونید؟ یه برادر کوچیکتر دارم که الان کلاس یازدهمه.تدریس خصوصی انجام میدید؟
- سلام ممنونم. بله با اجازه شما. اتفاقا تدریس هم میکنم.
- چقدر عالی. میتونم بپرسم سال چندم دانشگاهید؟
- سال آخرم. دیگه داره تموم میشه خداروشکر.
- خیلی خوشبحالتون
- چرا خوش به حالم؟
- هم سال آخرید و هم ...
- هم؟
- من چون هیچ وقت نتونستم تو فیزیک موفق باشم، به امثال شما حسودیم میشد.
- مگه رشته خودتون ریاضی بوده؟ اره ولی
- متاسفانه کنکور ریاضی دادم، ولی هنر دوست داشتم...خانواده دیگه
- میفهمم که سخته برای کسی که علاقه نداشته باشه
- شما به فیزیک علاقه دارید؟
- خییلی
- واقعا خوشبحالتوووون
- دیگه شب و روزم فیزیکه
- حسودیم شد
- شمام هنرمندین بالاخره
- منم به طراحی علاقه داشتم ....داشتم
- منم به هنر شما حسودیم شد
- و عکاسی رو هم خیلی دوست دارم
- چقدر خوب دنبالش نکردین طراحی رو؟ و عکاسی رو؟
- یه چیزی رو میتونم بپرسم. شاید یه ذره شخصی باشه
- بله خواهش میکنم. بعدش بگین طراحی و عکاسیتون چی شد؟
- عکسای تو پیجتون رو دیدم خیلی خوشم اومد. به نظرم همهشون درستن... البته جای بهتر شدن دارهها...حتما میگم اونو هم
- لطف دارین. چشماتون درست میبینه.
- ممنون
- دیگه راه بهتر شدنش و شما باید بگین. که عکاس حرفهای هستین؟
- حرفهای که نیستم. اینطوری میگید خجالت میکشم. ولی دوست دارم خیلی
- علاقههه مهمتره واقعا
- بله واقعا... کاش اونایی که باید میفهمیدن
- مهارتش به دست میاد. نه؟ ولی فکر کنم بتونید بیرون دانشگاهم دنبال علاقههاتون برید
- بله. حتما
- تا حد حرفهایش حتی
- خیلی دوست دارم. منتها کسی نیست کمکم کنه.
- اتفاقا الان رفتم عکسای پیج خودتونم دیدم خیلی خوب بودن
- ممنون
- دوست عکاس دارین؟
- نه عکسای شما رو کی گرفته؟ به نظرم خوش سلیقه بوده...البته سوژهاش هم...
- یه جورایی یکی از دوستان. شرمنده میکنین. البته که کلی روی ژست گرفتن کار کردیم باهم
- ژستها کار خودتونه؟
- نه راستش
- و اینکه همیشه اینقدر خوش تیپین؟
- دوستم باهام کار کرد. به خوش تیپی شما که نه... توخونه هم نه
- ممنونم
- الان با شلوارک و تیشرت در خدمتتونم
- خلاصه که این عکسا برای پسرا خیلی کوتاه مدته. اونایی که همیشه خوشگلن دخترن مثل...
- اتفاقا آقایون هرچی سنشون میره بالا، جذابتر میشن
- جدی؟؟؟
- بله نظر من که اینه...خواهش... چی بگم؟
- .
- .
- تو این یه هفته، اصن متوجه گذر زمان نمیشم.
- من همینطور ... چرا اینجوریه؟؟
- ای جانم ... نمیدونم.
- الان سه ساعته من دارم با شما چت میکنم این حس خوبی بهم میده
- برای من که از حس خوبم گذشته. عالیه. حالا یه کاری
- چی؟!؟؟
- یه عدد از بین 1 تا 7 انتخاب کن.
- چراااااااااا؟؟؟؟
- زود باش
- جاییزه داره؟؟
- کار دارم ... جایزهشم خیلی خوبه
- خببببب بزااااار فکر کنم
- یه عددهها ستاره جان
- شما تا الان 6 تا پست گذاشتین. منم همونو انتخاب میکنم ... شیش دیگه شیش تاییاش...
- {قلب قرمز}... این قلبام مال پرسپولیسهها. فکر بد نکنی
- خیلی هم عالی از تو چیزی جز اینم انتظار نمیرفت
- اینیم دیگه
- حالا جاییزهام چیه؟
- جایزهت اینه که 6 روز دیگه همو ببینیم
- OMG
- به عنوان قرار اول. البته اگه افتخار بدی
- شما همه چیتون اینقدر خاص و باحاله؟ خیلی دوستش داشتم
- خاص تر و باحال تر هم میشه، اگه دعوتم و قبول کنی
- حتما. با کمال میل
- امیرحسین هر چی من بهت گفتم گوش میدی خیلی جدیه قضیهها. میخوام واقعا بتونی مخشو بزنی اوکی؟
- اوکی.
- امیرحسین من چند روزه دارم روش پارو میزنم جای تو ها.
- داره میاد، آره دوربینو بگیر.
- ما رو نبینه. شیشه جلو دودی نیست که رد شد بگو من بیام جلو.
- اوه اوه، امیرحسین عمرا بتونه مخ این رو بزنه
- امیرحسین داره سکته میکنه
- امیرحسین با احترام
- امیرحسین یخ بشکون.
- میشه یه مقدار خودتونو معرفی کنین
- همین اول نباید بگی خودتو معرفی کن، بابا من باهاش چت کردم
- 18 سالمه
- دانشجوام سال دیگه کنکور ارشد میدم
- امیر حسین اگه صدای منو داری دستتو بیار بالا
- اصلا نداره صدای منو
- چی بگم والا
- ولی اون شخصیتهاس که میمونه. میدونید که چی دارم میگم
- امیرحسین اگه صدای منو داری یه لحظه ساکت شو دستتو بیار بالا
- اوکی داره، داره.
- بگو چیزی میل دارین؟
- اگه چیزی میل دارین من
- مرسی
- تعارف میکنید؟
- تو سفارش بده
- بگو گارسونو صدا کن
- گارسونو صدا کن سفارشتو بده تو
- نوشیدنی خوبی هرچی دوست دارین بگین
- بگو گارسون صدا کن بگو گارسون
- آقا تشریف میارید یه لحظه
- بگو گارسون با کلاستره
- شما هرچی میل دارید بفرمایید
- مثلا من والیبال کارم
- اوه سیگارم روشن کرد چه لاتیه.
- امیرحسین دختره بدش اومده. ازش یه نخ سیگار بگیر بکش.
- شما درونگرا هستید کمتر صحبت میکنید، ترجیح میدید ازتون حرف بکشن.
- گارسون اومد
- مرسی
- بحث رو همین الان عوض کن یه سیگار بگیر توروخدا یک سیگار ازش بگیر همین الان ... همین الان همین الان.
- شما سیگار دارید؟
- آها
- سیگار میخواید؟
- شبیهش شو که بتونی
- من البته مارلبرو میکشم خب
- چی میکشی؟ مارلبرو...
- بلد نیست روشن کنه
- دختره فهمید بلد نیست گفت بده من روشن کنم
- Thanks a lot
- ببینم چجوریه فعلا
- میگه من مارلبرو میکشیدم بعد میگه ببینم چجوریه فعلا...دهنت سرویس
- دیگه چی تعریف کنید چهجوری شد؟
- درمورد والیبال ورزش اینا گفتید اهلش نیستیدها؟
- نه
- اصلا
- دختره کلافه شده
- سینما. مثلا من خودم هیچکاک میبینم ... فینچر دیدین دیگه؟ فینچر ندیدین. شما فیلم خارجی ندیدین .... ولی تارانتینو خیلی خوبهها. اگه دوست داشتید حتما ببینید. دیگه کریستوفر نولان رو که میشناسین.
- بحث دیگهای نیست راجع بهش بکنیم
- بدش اومد از سینما
- چیه علاقهتون؟ در مورد علاقههاتون بگید.
- دختره میخواد بره ماسکشم برداشت.
- بهش بگو تو چقدر خوشگلی. بگو، همین طور صریح. بگو خانم شما چهقدر خوشگلین.
- چه موهای خوشگلی دارین، رنگ بلوند رنگ مورد علاقه منه.
- این موهاش مشکیه، نباید اینجوری بگی.
- بگو نه مشکی ... مشکی دوست دارم.
- ببین این میخواد بره بهش پیشنهاد بده که ...
- باید همش بزنی.
- ما دیگه خیلی خاکیایم داداش.
- دختره بهش گفت موهیتو رو اول باید هم بزنی. بعد گفت ما خیلی خاکی ایم داداش
- داداش داداش...
- صدامون رفت. صدای امیرحسین قطع شد.
- اونایی که میخوان رل بشن چی باید بگن
- نمیدونم
- کاری نداری
- مراقب خودت باش
- نه خداحافظ
- بگو بهت پیام میدم
- پاشو برو دنبالش برو
- صداش کن بگو پیام میدم بهتون
- بهت پیام میدم
- باش خداحافظ
- برو تو.
- مغز من خوردی اه بابا نمیذاری تمرکز کنم.
- ببین سیگار وقتی بلد نیستی میتونی اینجوری بهش بگی: بگو من سیگاری نیستم ولی دوست دارم الان با تو سیگار بکشم، میشه یه سیگار برای من روشن کنی؟
- نه دیگه اونا رو دیگه بلد نیستم
- بعد میگی من مارلبرو میکشم. بعد به این فکر نمیکنی نمیتونی سیگار روشن بکنی مارلبرو بکش
- دیگه خو چیکار کنم دیگه، دیگه همینقدر تباه بودم دیگه.
- عیب نداره به نظر من ...
- من فقط سعی کردم ...
- یه تجربه خوب بود.
- ببین تو دنبال چیای؟
- یعنی چی؟
- خب ما این همه فیلم و مستند و اینا. تو دنبال چیای؟
- یه کیسی موردی پیدا کنیم دیگه
- میگم این اسکولمون کرده شما نمیفهمید. میگم دنبال چیای؟ میگه واسم کیس جور کنین.
- خب همین بود دیگه، مگه غیر از این بود.
- آقا تو دنبال ازدواجی یا دوست دختر؟
- قطعا ازدواج.
- خب میگم اسکولمون کردی، میگی نه.
- تو اگر دنبال ازدواجی، اون خانمه رو هم نمیپسندیدی، پس چرا گفتی بریم قرار؟
- خب باید طرف رو ببینم اول، باید برم طرف رو ببینم. چهطوریه. به من میخوره؟ نمیخوره؟ تیپش بهم نمیخورد.
- یعنی الان یه خانم مذهبی به تو میخوره؟
- طبیعتا بله.
- ببین با کدوم شهید ارتباط قلبس میگیری. بخواه قطعا بهت میدن. قطعا بهت میدن.
- خب مهم این که چی جوری بخوایم دیگه؟
- بگو آقا مهر منو تو دل یه دختر مذهبی که میتونه منو خوشبخت کنه بنداز، که منو قبول کنه ... چون فقط با معجزه است که میتونه یه نفر تو رو قبول کنه .... قطعا هیچکس تو رو قبول نمیکنه.
- آقا یه سوال دارم، کسی که دلش درگیر باشه میتونه اصلا دنبال کس دیگه بره؟ یعنی اصلا درگیر یه نفر دیگه باشه، میشه؟ خب الان دلم، ذهنم درگیره. درگیر یه نفر دیگه است، چی کار کنم؟
- نه اسکولمون کرده
- نه واقعا اسکول نکردم .... خب میگم بالاخره یه نفر بوده که فقط دلم، قلبش با اون میزده و اینا
- چون ما خودمون مثلا بیرونم بودیم کسی زنگ میزد معمولا جواب میداد. من خودم بهش میگفتم جواب بده.
- طرف میدونه زید داره، زیده روش غیرتیه. بعد این هنوز اونو میخواد.
- لج میکنهها. خیلی لجبازه. جواب نمیده، لج کرده ... وقتی یه چیز میگه باید همون بشه، اصلا غیر ممکنه.
- آقا یکی اینو از برق بکشه
- .... همهاش داری تحلیل ارائه میدی
- {دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد}
- میگم باید اون چیزی که میگی باید بشه. حتی این کار رو هم میکنه.
- خاموش کرد
- آره
- من کاری به خاموش کردن این ندارم، کامنتهای این داره منو اذیت میکنه ... خیلی کامنتهای خوبی میاد.
- بعدیاش اینه: هر وقت گوشی رو خاموش میکنه، حتما بعدش یک آب پرتقال میخوره.
- من میشناسم. هر موقع گوشیاش رو خاموش میکنه، گوشیاش رو میذاره کنار.
- اینجا کجاست؟ جاییه که باید غذات رو پیدا بکنی، اگه غذاتو پیدا نکنی چی میشه؟
- چی میشه؟
- غذاتو باید خودت درست بکنی، اگه اینجا دست خالی برگردی، امشب چی میشه؟
- چی میشه؟
- سرکارت با زایتسفه دیگه.
- {قهقهه}
- ببین ما با دوربین دنبالت میایم. ریکورد هم پیش خودته، ما هم داریم صدا رو میشنویم. هاچ.اف. ات هم مخفیه، پس چی؟ اصلا تابلو نکن که ما همراهتیم.
- اوکی
- خواهش میکنم ازت.
- نه دیگه
- برنگردی دوربین رو نگاه کنی!
- نه خودم میرم جلو فقط
- برو ببینم چیکار میکنی.
- برم یعنی؟
- سلام، وقتتون بخیر. من اومدم اینجا قطعه شهدا. قصد ازدواج دارم خواستم بدونم نظرتون چیه؟
- با مسئول اینجا میخواین صحبت کنین
- مسئول اینجا کیه؟
- من اومدم اینجا قطعه شهدا توسل کردم میخوام ازدواج کنم، خواستم ببینم نظرتون چیه؟
- نامزد دارم
- نامزد دارید؟ همهتون نامزد دارید؟
- سلام خانم ببخشید من اومدم اینجا، بعد قصد ازدواج دارم میخواستم ببینم شما نظرتون چیه؟
- ما همه نامزد داریم
- نامزد دارید؟
- بله
- ببخشید
- خانمها عذر میخوام ببخشید .... خانم ... ببخشید ... سلام
- سلام
- من اومدم اینجا قطعه شهدا توسل کردم، من میخوام ازدواج کنم، خواستم ببینم نظرتون چیه؟
- زنده باشید ما تو شُرفیم.
- ها ... در شرف ... همه اینجا نامزد دارن
- ... من میخوام ازدواج کنم خواستم ببینم نظرتون چیه؟
- خانم متاهل هستین؟حداقل یه جوابی بدید
- رفتی به دختره میگی من میخوام باهاتون ازدواج کنم، منم باشم میگم نه
- بچهها گفتن همین رو بگو
- بچهها بیخود کردن ... اول تو باید بری باهاش صحبت بکنی، حرف بزنی، شماره رو بگیری بیای ... همون اول نمیگن میخوام ازدواج کنم، اونم میگه نه.
- این کار میبره باید باهاش تمرین کنم.
- یه سوال ازتون دارم .... اینکه الان فکر کنید که من طبیعتاً شما رو نمیشناسم دیگه. به من یه پیش زمینهای دادن که قراره با شما صحبت کنم. میخوام خودتون رو به من معرفی کنید. یعنی یک پیش زمینهای برای من بسازید، یک رزومهای داشته باشم ازتون.
- من امیرحسینم، دانشجو فیزیک تهرانم ... تموم شد.
- همین؟
- علاقهمند به فیزیکم ... چیز دیگهای نمیدونم
- خب یعنی اگه شما بخواین خودتون رو معرفی کنین، به همین سه تا جمله بسنده میکنین، درسته؟
- دیگه نام پدر، شماره شناسنامه، کدملی ... کد ملی نه حالا، ولی نام پدر ....
- یعنی فکر میکنین اینها برای طرف مقابلتون مهم باشه
- .
- .
- .
- من معمولا شخصیت آدمها برام مهمه بیشتر، تا ظاهرشون. اصلا ظاهرشون برام اهمیت نداره. اصلا هرچی باشه، میدونه. بعد دیگه گفتم ... بعد کلا ...
- نمیدونم
- نمیدونی
- بهت نگفتم حتی طرف سیاه سوخته اینها هم باشه برام مهم نیست، یعنی نژاد پرست نیستم.
- نوچ نگفتی.
- منظورم اینکه شخصیت طرف برام مهمه دیگه، همین
- خب چرا براتون مهم نیست؟
- همین چیزایی که گفتم؟
- آره
- ظاهره دیگه، ظاهر که دست خودشون نیست. شخصیت ساختنیه ولی اون ...
- آهان ... یعنی شما اگه چهره خوبی داشته باشه خوشحال هم نمیشید؟
- این یه آپشنه ... اگه زیبایی داشته باشه آپشنه، اگه نداشته باشه مهم نیست.
- میدونین میخوام به چی برسم؟ میخوام بدونم چیزی تو خودتون میبینید که مثلا من چون چهرهام این طوریه، به خاطر همین این رو در خودم نمیبینم که بخوام با یک آدمی با یک چهره خوب باشم. برای همین به بهانه این که دوست ندارم و برام مهم نیست و شخصیت مهمتره، میام دست میزارم رو اون گزینه
- چه حرفی
- به نظر من هم خوبه، آدم رو شخصیتش باید ... ظاهر حالا زیاد همچین اونقدرمهم نیست، اونقدری که به اندازه شخصیت ...
- دارید دروغ میگید.
- برای من این طوریه
- دارید مستقیم دروغ میگید ... من دارم از زبان بدنتون میفهمم این رو ...
- من دروغ نمیگم، من هیچ وقت تو عمرم دروغ نگفتم.
- من از زبان بدنتون این رو میفهمم. اون لبخندی که دارید میزنید، گوشه پلکتون که داره میپره، حرکات دستاتون همه اینها به من این رو میرسونه که شما دارین با عدم صداقت با من صحبت میکنید و الان استرس گرفتید، درسته؟
- نه
- چهقدر صادقانه دروغ میگن.
- ببخشید یک لحظه
- جانم
- اجازه هست من بشینم
- نه قطعا .... چه دلیلی داره شما بشینید؟
- یک دقیقه اگه اجازه هست من بشینم.
- بابت چه موضوعی؟
- حالا خدمتتون عرض میکنم، اگه اجازه بدید
- آقا برید مزاحم نشید ...
- در مورد اینجا یک سوالی داشتم
- آقا برید مزاحم نشید ...
- در مورد اینجا یک سوالی داشتم
- سوالتون رو برین از اون مسئول بپرسین ... آقا ... این آقا مزاحم من شدن ... آقا برین جای دیگه، لطفا
- یه سواله ...
- آقا لطفا خفه شو دیگه
- اجازه هستش ....
- حتما باید جیغ بزنم؟ جیغ میزنما!
- خانم یه دقیقه وایسا بذار حرفمو بزنم
- خانم خانم نکن با دستم با من صحبت نکن
- کات! آقا کات! چه وضعشه؟ چرا این جوری حرف میزنی؟
- والا ... میبینی
- اصلا چرا این جوری شروع کردی؟
- بگم ببخشید گفتم دیگه.
- خب وقتی اجازه نمیده، چرا انقدر اصرار میکنی؟
- اصرار نکردم، گفتم اجازه میدید ...
- بعد چرا به حالت خم شده میرین سمتشون؟ مگه پیرمردین؟ مگه قرار نشد صاف بایستید
- من با این ریش و پشمم خوشم نیومد ازت.
- برید روبهروشون ... نه از پشت، اجازه هست بشینم؟ از پشتشون اصلا چهجوری شما رو ببینه، اصلا کی هستی؟ چهجوری داری باهاش صحبت میکنی، باید بیای قشنگ جلوش، بعد بگی که سلام، حالتون خوبه؟
- سلام ... حال شما چهطوره؟
- دستات رو محکم بگیر و ازشون استفاده کن، شل نباش ... اینطوری اینطوری نکن دستات رو. محکم باش مثل یک مرد
- حله، حله ... الان مثل یک زن بودم؟
- الان تغییر کردی؟ محکم باش دستات رو جدی بگیر. این حرکت احساس اطمینان میده به طرف مقابلت ... بگو سلام
- سلام
- نه این حرکت ...
- میدونم سلام
- نه ... وااااای
- یک چیزی داریم به اسم «سکشوال هرسمنت sexual harassment»، شما وقتی این رو داشته باشید، یعنی نگاه بدی به طرف مقابلت داری، مثل همون هیز بودن خودمون میشه. میدونی که این حرکتی که الان داری خیلی حرکت چندشیه؟
- خیلی
- چی کار کنم؟
- نمیدونم واقعا چی بگم ... واقعا عصبی شدم ...
- میگم اگر کسی بهم بگه چندشه ... مثلا طبیعتا اگه همسرم بهم بگه چندشت میشه، خب من رفتارم رو عوض میکنم، دیگه تعصب نداره
- میدونی مشکل چیه؟ اینکه تو همسری رو پیدا نمیکنی اصلا،
- که بخواد بهت بگه چندش ...
- بله
- سلام خانم شقایق خوبین؟
- ممنون
- من دکتر بافقی هستم، روانشناس هستم و عرضم به خدمت شما بیمار من آقای امیرحسین گویا دوست شما بوده یه مدت درسته؟
- من دیگه نمیخوام با ایشون باشم،
- دوست نبودیم
- من دیگه نمیخوام با ایشون باشم، بدم میاد
- آخه امیرحسین واقعا حالش خوب نیست
- ببخشید ... بله، ببخشید، من دیگه نمیخوام
- یعنی دیگه واقعا نمیخواین باهاش باشین؟
- ببخشید ببخشید خداحافظ
- ممنون
- خب نمیخواد دیگه
- زنگ بزنیم
- نه دیگه آخه وقتی جوابت رو نمیده چرا دوباره زنگ بزنیم؟
- چرا زود قطع کردی؟
- قطع کرد
- گفت من نمیخوام با تو باشم ... تمومش کن دیگه نمیخواد.
- 2هفته بعد
- ببخشید خانم سلام، وقتتون بخیر. من حقیقتش میخواستم ببینم شما چهجوری با شهدا ارتباط میگیرین؟ من حقیقتش زیاد نمیتونم باهاشون ارتباط بگیرم
- نمیتونین باهاشون ارتباط بگیرین!
- آره نمیدونم، شما خودتون رفیق شهید دارین؟
- خب خیلی آره
- خب چهجوری ارتباط میگیرین باهاش، چه جوری یه خواستهای رو ازش میگیرین؟ .... عذر میخوام چند سالتونه؟ ببخشید، از خانمها نمیشه سنشون رو پرسید، خب ولی ...
- چرا؟
- همین طوری
- خب اهمیتی نداره.
- خب حالا هر جور خودتون میدونین، میخواین بگین، میخواین نگین
- نه اصلا مهم نیست.
- بله
- معمولا چه دعایی میخونن سر قبر شهدا؟
- زیارتنامه شهدا میخونن، من خودم داشتم زیارتنامه میخوندم مثلا.
- ببینین مثلا من با شهید آوینی خیلی ارتباط دارم چون شهید، یعنی، خیلی شهید به روزی بوده ... یه مدت اصلا سیگار میکشیده
- چون سیگار میکشیده بهش میگین؟
- نه کلا آدم خیلی به روزی بوده و کلا فکرش خیلی فکر نویی بوده نسبت به دیگر شهدا نظر منه
- موافقم
- ولی کلا میخوام ببینم که، مثلا من خودم رفتم سر قبر یکیشون نشستم، نمیدونم، حالا به شما بگم بگین چقدر درسته؟
- سرقبر
- یکی از همین شهدا
- نه، همین لفظ قبر درست نیست باید بگیم مزار شهدا
- آهان سر مزار شهدا
- 20 دقیقه بعد، متاسفانه باتری وویس رکوردر تمام شدJ
- شماره تماس به من بدین که اگه سوالی داشتم درباره شهدا ازتون بپرسم
- اگه چیزی بشه
- من میخوام الان برم
- اگه اعتماد دارین اگر لطف بفرمایین من ممنون میشم
- باشه
- بفرمایین
- 7هفته بعد
- به به شاهدوماد چهطوری؟
- سلام
- ما منتظریم زنگ بزنی واسه عقد دعوتمون کنی. خبری ازت نشد
- نه بابا ... نه بابا ... از این خبرا نیست، اصلا تا وارد مسئله ازدواج شدیم اصلا همه چی بهم خورد کلا.
- شوخی نکن
- والا اصلا آقا دختره خوشش اومده بود، منم خب ...
- آره یادمه با همدیگه خیلی خوب بودید که ...
- آره میگم وارد شب بله برون که شدیم، پدره گفت نمیدونم پسره خونه داره؟ کجاست؟ چند متره؟ نمیدونم جهیزیه چهجوری میخواین بکنین و نمیدونم فلان چیز رو بخرین و نمیدونم پسره ماه عسل کجا میخواد دختر منو ببره؟ اصلا از این جور حرفا. اصلا همش بحث مادیات و پول و نمیدونم این چیزا بود. اصلا من نمیفهمم ...
- خب بعد دختره مقاومت نکرد جلو خانوادهاش؟
- نه دیگه دختره هم خب ... پدر منم عصبی شد، دختره هم خیلی دید داره چیز میشه رفت تو اتاقش.
- یعنی کلا نشد؟ الان کلا بهم زدید؟ کلا دیگه با دختره هیچ ارتباطی نداری؟
- نه دیگه، طرف گفت که اینها رو باید بگیری، اصلا جدا از مهریه رو خونه فوکوس داشتن جدا از اون میگفت شما مثلا میخواین بعد از ازدواج دختره من چهجوری باهات زندگی کنه؟ وضعت رو چهجوری میگذرونی؟ نمیدونم این جوری ... اصلا همهاش مادیات، خب پدر منم عصبی شد دیگه کلا ...
- ای بابا
- آره بهم زدیم
- من زنگ زده بودم خبر خوب ازت بگیرم واسه آخر مستندمون.
- نه دیگه انگاری که مثلا وارد مسئله ازدواج...
- به نظرم اصلا استفاده نکنیم این رو واسه ته مستند
- اینها اصلا کلا انگار بخوان با طرف دوست بشی، براشون انگار خیلی راحتتره تا بخوای ازدواج کنی و اینها
- آره یه وضعیت عجیبی شده جامعه، یعنی تو بخوای مثلاً با طرف ازدواج بکنی کلی سنگ میندازن جلو پات، ولی با همون دختره میتونی راحت دوست باشی.
- من الان بلدم فقط راحت برم مخ بزنم، ولی
- بله خودم یادت دادم
- ... بخوام ازدواج کنم اصلا نمیشه، یعنی نمیتونم ازدواج کنم.
- من تا حالا هیچی بهت نگفتم، میگفتی میخوام ازدواج کنم، من گفتم باشه، ولی تو خودت بلدی یه زندگی رو جمع کنی؟ بلدی پول در بیاری؟ یا تو زندگی تکیه گاه باشی؟ بلد نیستی ... ببین تو برو همون مخت رو بزن ... ازدواج مردونگی میخواد ...
نقد مستند :
1 - یکی از نقاط ضعف مستند، نگاه بسیار جنسی به ازدواج است، مردان به موجوداتی تشبیه میکند که به هر شیوه دنبال سیرکردن خود و گول زدن دختران هستند، این مسئله حتی تا حدودی به «ضدزن» بودن میانجامد.
2 - مستندساز، انتها را باز گذاشته است و باید منتظر ساخت سری های بعد آن بود، به همین خاطر میتوان انتظار داشت که نقاط ضعف قسمت اول در قسمت های بعد برطرف گردد.