دانلود انواع مستند به همراه متن



دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

  • ۱۷۰۵

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

( بررسی مهاجرت و زندگی در کشور ترکیه )

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

تیزر مستند :

 

 

نام مستند : برای یک زندگی معمولی

کارگردان : حسین شمقدری

راوی : محمد دلاوری

تهیه کننده : محمدحسن مددی

پژوهش : محمدمهدی ناظمی اردکانی

عوامل اجرایی : رضا بارانی

مشاور طرح : امیر ابیلی

سال تولید : 1401

مدت : 80 دقیقه

صاحب اثر : موسسه فرهنگی آرمان مدیا

 

 

این چند مستند زیر هم خیلی جالبه حتما ببینید

 

 

دانلود رایگان مستند برای یک زندگی معمولی

 

چرا برای یک زندگی معمولی باید به کشور ترکیه مهاجرت نمود !

مستند « برای یک زندگی معمولی »، قصد بررسی علت های مهاجرت ایرانی ها و زندگی در کشور ترکیه را دارد.

 

چرا هزینه مسکن و تفریح در ترکیه، حتی نسبت به ایران ارزان تر است؟

حسین شمقدری به عنوان کارگردان و محمد دلاوری به عنوان راوی مستند، ضمن سفر به کشور ترکیه، از نزدیک با ایرانیان مقیم ترکیه مکالمه، و از مکان های دیدنی، تجاری بازدید می‌نمایند.

 

برای یک روز معمولی حسین شمقدری

 

متن مستند :

حاجی کجایی؟ ...  الان خب، الان حاجی ما دقیقا جلوی کانتریم، داریم بارها رو می‌دیم ...

خب ببین نمیشه بهش بگین کار ما رو ردیف کنه؟

نه. اولاً که ما پاسپورت شما رو نداریم، خب ... دوماً بهش گفتم عکس پاسپورت رو به شما می‌دیم، گفت نه. من باید خود طرف رو ببینم ...

 پاسپورت نباشه، بلیط باشه، شما می‌دین چیزش رو ... پاسپورت می‌خوای..

میگه پاسپورت لازمه

ما جلوی کانتریم

داریم سوار می‌شیم، داریم پله رو می‌ریم بالا

استاد جا موند، تموم شد

آره آره آره

کجاست؟

خب می‌خوای بیا روی تماس تصویری، به خدا داریم سوار هواپیما می‌شیم

هنوز به کانتر نرسیده

 

مستند برای یک زندگی معمولی

 

دوستان من از پرواز جاموندم، چون که هم پروازم رو جابه جا کردن، هم اینکه به من گفتن بیا اینجا در این بیابان خدا پارک کن. من هیچ شکایتی ندارم، به نظرم خیلی هم کار قشنگی کردن ... ببینیند اینجا پارکینگ مهم‌ترین فرودگاه ایرانه. تا دلت بخواد جای پارک داره. چرا؟ چون بیابون رو آسفالت کردن، خط کشی کردن، خیلی هم قشنگه؛ حالا درسته که شما برای اینکه خودت رو برسونین ترمینال، باید کلی پیاده روی کنی که، پیاده روی هم برای سلامتی خوبه.

 

اینکه من از پروازم تو تهران جا موندم خیلی مهم نیست ... دوستان مایل بودن ساعت پرواز رو عوض کنن و من باید خودم رو تطبیق می‌دادم. حالا پارکینگ دوربود، خب من می‌دویدم، سرعتم رو بیشتر می‌کردم. مهم اینه که از اون شهر فرودگاهی، می‌دونین که به فرودگاه ما در تهران می‌گن شهر فرودگاهی؛ از اون شهر فرودگاهی با اون همه امکانات و تجهیزات، مردم که از کشورهای مختلف اومدن برای این‌که پرواز کنند، رسیدیم به این روستای فرودگاهی، با چهار دونه پرواز. چیه این‌ها که ردیف کردین اینجا؟ این هم شد پرواز؟ نگاه کن تو رو به خدا. هی هم این صفحه‌ها رو عوض می‌کنن، منظورت چیه؟

توی این سال‌ها، احساس اینکه پاشیم از ایران بریم، دیگه اینجا جای موندن نیست، خیلی فراگیر شده. این پژوهش داره همین رو میگه. پژوهشکده مهاجرت این رو انجام داده. اما اون‌قدر این حس فراگیره، که به نظرم پژوهش هم نمی‌کردن، مثل روز روشن بود. بذارید یک اعترافی بکنم، منم بارها به مهاجرت فکر کردم. من هم بارها، وقت‌های کلافگی، ناامیدی، وقت‌هایی که با تمام قوا رفتن رو مخم، فکر کردم که پاشم کل زندگیم رو جمع کنم و برم. این سفر هم یک طورهایی بررسی اینه بذارم برم یا نه؟

چند تا عدد خیلی ساده. فرودگاه استانبول ظرفیتش برای 150 میلیون مسافره و فرودگاه ما برای 7 میلیون. خب گفتی چند تا عدد! پس بقیه‌اش چی میشه؟ همین یک عدد کفایت می‌کنه. چه اهمیتی داره بگم مسافتش چه‌قدره؟ تعداد پروازهاش چند تاست؟

خب کلی از فرودگاه تعریف کردیم، چه‌قدر قشنگه، چه‌قدر بزرگه، همه این‌ها به کنار؛ منتهی بدون عیب هم نیست. مثلا یکی از عیوبش اینه که مترو نداره و فاصله فرودگاه رو ببیینید تا مرکز شهر چه‌قدر زیاده؟ همین باعث میشه که اگه کسی بخواد با تاکسی بیاد یک عالمه پول باید بده، اتوبوس هم به سختی می‌تونه آدم‌ها رو انتقال بده. یک اشکال دیگه‌اش اینه که همون پارکینگش که خیلی خیلی خوبه و خیلی خیلی هم عالیه و درسته و کنار ترمیناله، سازه‌اش یک ایرادی داره و تمامش رو نمی‌تونن بارگیری بکنن. چون می‌ترسن اگه ماشین پر کنند، به‌خاطر اون ایراد سازه‌ای، یک دفعه بیاد پایین.

از فرودگاه که میری بیرون پنج طبقه پارکینگ کنارته. طبقه اول این پارکینگ‌ها، شرکت‌های اجاره‌ی خودرو هستند. رسیدی می‌تونی با گذاشتن یک بیعانه مختصر خیلی راحت با روزی بین 30 تا 50 یورو، یک ماشین اجاره کنی و بری. یا بدون اینکه دغدغه جای پارک داشته باشی و اینکه پارکینگ پره یا پر نیست، ماشینت رو توی 40 هزار جای پارک بذاری و بری. اگر هم ماشینت رو گم کردی، می‌تونی توی گوشیت شماره پلاک رو بزنی، تا بهت بگه کجاست؟ ... خیلی نمی‌خوام عدد بارونتون کنم، فقط این رو بگم تا بریم توی شهر یک چرخ بزنیم. سال 2002، حدود 6000 شرکت بین المللی توی ترکیه سرمایه گذاری کرده بودن. سال 2019 یعنی 17 سال، بعد شدن حدود 76000 تا. عددها رو گرد کردم که یادمون بمونه. توی 17 سال 6000 تا، حدوداً 12 برابر شد. شد  76000 تا. حالا چراش رو میگم، فعلا بریم چهار تا خونه ببینیم.

 

مسکن :

 اینجا برجیه به نام باباجان در محله اس.ان یورت استانبول. اطراف استانبوله، توی حاشیه است و جالبه بهتون بگم که این برجِ به این بزرگی رو ببینین نصف‌اش رو ایرانی‌ها خریدن و اجاره کردند. توی سال 2021 رتبه اول خرید و اجاره مسکن رو توی اینجا ما داشتیم ایرانی‌ها؛ بعدش عراقی‌ها بودند، بعدش سوریها بودند. دقت کردید؟ اول ماییم، بعد عراق، بعد سوریه؛ یعنی در یک رقابت نفس‌گیر دو تا جنگ‌زده رو پشت سر گذاشتیم. ما ایرانی‌ها حدود 4 میلیارد دلار آپارتمان تو ترکیه خریدیم. کنارش 3 میلیارد دلار دیگه هم باقی خرج‌هامون شد، مثل خرید ماشین و کسب و کار و این‌ها. شد چیزی حدود 7 میلیارد دلار. این یعنی یک سوم فروش نفت ایران به نرخ دلار آزاد یعنی یک چیزی حدود 210 هزار میلیارد تومن (اگر دلار 30 هزارتومن باشه). یعنی 21 جلوش 13 تا صفر.

ما پارسال اینجا رو سه هزار لیر گرفتیم، یه خونه دو خوابه، نرمال میشه مثلا 6 میلیون تومن، الان 6 میلیون تومن، تهران که جایی مثل ...

بدون پول پیش 6 میلیون تومن؟

بله

اجاره‌اش که مثل اینکه از تهران خیلی بهتره

خیلی بهتره، بعد یه خوبی‌ای دارن اینجا،به نفع مستاجران بیشتر تا به نفع صاحب‌خونه، قانون دارن. صاحب‌خونه نمی‌تونه شما رو بلند کنه!

بعد یک سال حتی

اصلا نمی‌تونه بلند کنه ... والا ... اصلا اجازه نداره بعد اجازه نداره سه هزار لیر و بکنه شیش هزار لیر، نهایت می‌تونه بکنه سه هزار و شیشصد لیر و شما می‌تونی اون پول رو بریزی به حسابش و بگی بیست درصد تورم سالانه ترکیه هست طبق گفته خودتون ما هم سه و شیشصد می‌دیم، حتی بره دادگاه شکایت هم بکنه، نمی‌تونه، خیلی سخت بلند کردن. مخصوصا مغازه، مخصوصا مغازه‌های تجاری، اصلا نمی‌تونه بلند کنه. من الان بچه خواهرم یه خونه اجاره کرده بالای یکی از برج‌های خوب، هزار و دویست تا. سالی 100 تا 150 تا لیر میذاره روش، الان داره 1700 تا میده. یه خونه یک خوابه بزرگ که اندازه این‌جا فقط حیاط داره، دو تا استخر عظیم داره.

1700 تا؟

1700 لیر، میشه سه میلیون تومن

الان برادرم مجبور شد بره اندیشه دیگه ...

خب بالاخره یک جایی صاحبخونه باید بتونه آقا بگه می‌خوام خونمو دیگه

خب دیگه شرایطش سخته

این قانون که تو ایران به تازگی گذاشتن اجاره رو بیشتر از 25 درصد نمیشه اضافه کرد، ضمانت اجرا هم نداره و هیچ‌کس هم قبولش نداره. این همون قانونه که توی ترکیه تقریبا اجرا میشه

خب مبارک باشه

سلامت باشید ان‌شاءالله

چرخش بچرخه

چرخ اگه داشته باشه بچرخه

بفرما داخل

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض شود که اینجا یک واحد این سالنشه. ویو ابدی،  اکازیون

بیا بیا بیا

اون پایینش استخره روبازه، به‌علاوه زمین بسکتبال. اون زمین بازی مال واحد کناریه، ولی یک زمین بازی هم این کنار داره برای بچه‌ها. این هم که اتوبانه و خیلی قشنگ.

یک فرنگی و یک دوش ساده و از نظر ساخت هم خیلی ساخت خاصی نداره. مثلاً اگه نگاه کنین از این مدل کار کردن زیاد دیده میشه اینجاها. حالا نمیگم ایران خیلی خوبه‌ها. منظورم رو میخوام بهتون برسونم که برای یک برج خیلی لوکس و درست و حسابی اینجا پول داده نمیشه. برای یک محیط زندگی داره پول داده میشه. ببینید مثلاً توی مدل ساخت نگاه بکنید. ساخت ساختِ جذابی نیست. ساخت ساختِ تمیزی نیست. از نشانه‌هایی که اینجا ایرانی خیلی زیاده، اینه که دو تا آگهی توی آسانسورش زدند، یکی‌اش رستوران ایرانیه و دومی‌اش هم که تزریق لب و این‌هاست که این هم ما خیلی دوست داریم ایرانی‌ها. تزریق لب‌ها

خب اینجا یک واحد حدودا 200 متریه و قیمتش هست 13 میلیارد تومن. مدل نقشه‌اش خیلی ایرانی پسند نیست. چون یک راهروی این مدلی در آورده اینجا یک سرویس زده اینجا یک دونه خواب. چون خواسته که اگه نیاز اداری هم بود بشه ازش استفاده کرد فکر کنم این‌طوری گرفته این یک اتاقه، اینم یک اتاقه

سه تا آپارتمان هست. A و B  و C. آپارتمان‌های A  و B مسکونی هستند. بلوک  C تجاری هست و خیلی قشنگه.

یک خوابه دو خوابه برای گرفتن اقامت و تابعیت

لابی

اینجا هرکسی یک کارت داره برای اینکه می‌زنه و وارد ساختمون میشه.

 

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

 

خب این هم یک آپارتمان یک خوابه است، که این هم سالنشه. اینجا ساختارش از اون یکی بهتره، از اون برجه. یعنی جنس‌هایی که استفاده کردن و باز هم اون فضای لوکس بیرونش اصلا داخلش دیده نمیشه. یعنی شما از بیرون که می‌بینید ... بیا تراس رو ببین، بیا ... این تصویری که از بیرون داری می‌بینی یک همچین برجیه. به نظرت می‌رسه که خیلی باید لوکس‌تر از این باشه ولی خب باز هم نسبت به اون یکی برجه وضعش بهتره. این جنس در حقیقت کابینت‌هاست.

خوبه نسبت به قبلی بهتره، ولی باز هم خیلی خاص نیستش

قیمت این آپارتمان چقدره؟

قیمت؟ آخرین قیمت؟

1450000لیر یا به پول ما 3 میلیارد تومن (واحد60 متری)

شاید براتون سوال شده باشه که این آپارتمان که کیفیت ساخت بالاتری هم داره قیمتش چرا پایین تره؟ جوابش روشنه قیمت اینجا به دست دلال‌ها و مشاوران املاک تعیین میشه و چون خریدارها غریبه‌ان و تسلط کافی روی بازارها ندارند طبیعیه که در این بازار بزرگ مکاره دچار هر نوع کلاهبرداری خواهند شد. جز ماجرای قیمت که خودش یک داستانیه، کیفیت ساخت هم می‌تونه صحنه‌های فاجعه باری به رخ بیاره آپارتمان‌هایی که به‌خاطر نداشتن استاندارد در یک زلزله حدودا 145 هزار تای اون‌ها ویران میشه و یک فاجعه به بار میاره.

نه نه

یک مجموعه ورزشی کوچولو اینجا درست شده، یک حموم ترکی، یک رستوران، یک سری امکانات حداقلی. در این حد کسی که میاد اینجا احساس کنه همه چی رو داره. توی یک باشگاه تقریبا همه ایرانی بودن منتهی خوشبختانه یکی‌شون از دوربین فرار نکرد.

 

مستند برای یک زندگی معمولی

 

  • به نظرت هنوز هم می‌صرفه کسی بیاد ترکیه؟
  • نه نمی‌صرفه، به هیچ عنوان، به هیچ عنوان من خیلی از دوستام برگشتن.
  • برگشتن؟ چرا؟
  • خیلی ، یعنی به شما بگم از آنتالیا
  • به‌خاطر گرونی‌ای که توی ترکیه اتفاق افتاد
  • دوستم خونه‌اش رو اجاره داده بود توی ایران، با همون اجاره راحت اینجا زندگی می‌کرد. دیگه با اون اجاره فقط اجاره اینجاش رو می‌داد، هزینه‌های دیگه رو توش موند به خاطر اینکه گرونی ...
  • آها یعنی این کار رو کرده بود ... خونه‌اش رو اونجا اجاره مثلا ماهی ده میلیون تومن یا ماهی هشت میلیون تومن
  • من خیلی دقیق بهت بگم، فقط امسال 300 درصد افزایش داشته ترکیه. هرکی میگه 60 درصد،70درصد، من اینجا دارم زندگی می‌کنم، 300درصد اجاره ... همین الان ترکیه 12 ماه پیش من اینجا خونه اجاره کردم، دو و پونصد، الان شده چه‌قدر؟ هفت هزارو پونصد. سس مایونز خانم من رفته خریده 17 لیر سه هفته پیش، دیروز رفتیم خریدیم 43 لیر. حالا من کارم یه جوریه که درآمدم به دلاره، این تورم روم تاثیر نمی‌ذاره؛ ولی 90درصد ایرانی‌ها پول‌شون داره از ایران میاد. وقتی پول‌شون از ایران میاد، کم میارن دیگه، شما حساب بکنین، درسته که تبدیل اون موقع 3.8 بود الان 2 هست، لیر به ریال؛ ولی از اون طرف اینجا اجاره‌ات 4برابر، هزینه‌ها، مثلاً شما حساب کنین من برقم رو می‌دادم 100لیر، الان می‌دم 550 لیر
  • واحدت چند متریه؟
  • واحدم 85، دوخواب
  • برای یک دوخواب 500 تا؟ چون این‌جا الان می‌گفتن با 300 تا میشه برق رو داد برای واحد 130 متری.
  • تازه شما اینجا رو به من می‌گی، یه برق خودت رو می‌دی، جدیداً متوجه شدن این پول شارژی که می‌گیرن جواب برق محوطه رو نمی‌ده 300 لیر هم باید برق محوطه رو بدی، شما فقط 700، 750 لیر پول برق محوطه رو می‌دی.
  • عجب!
  •  اینجا محیطش زیباست، هرکی میاد نگاه می‌کنم سریع اجاره می‌کنه من به بچه‌ها می‌گفتم، من دوست دارم هر کی اینجا رو دید، 5 دقیقه هم بیاد من باهاش صحبت کنم. الان شما حساب کنین، شارژ باباجان چه‌قدره؟ 400 لیر، چرا من هر ماه دارم 1400 لیر می‌دم؟
  • من اصلا توی خونه آب استفاده نمی‌کنم، چون میام اینجا دوشم رو می‌گیرم، میرم بالا. همین ماه پیش 450 لیر من آب گرم دادم! بعد می‌گم چرا؟ بعد میگه برای اینکه مشاع هست. تو استفاده هم نکنی باید اون پول رو بدی.
  • باید بدی؟

به تعداد مهاجرها داستان مهاجرت وجود داره. یعنی این‌طوری نیست که بگیم رفتن به ترکیه خوبه یا بد. باید تمام قصه رو خوب فهمید و بعد به تناسب این‌که تو کی هستی؟ چند سالته؟ کجای ایران زندگی می‌کنی؟ برنامه‌ات برای آینده چیه؟ درآمدت چه‌قدره؟ و هزار تا عامل دیگه، خودت متوجه بشی مهاجرت برات خوبه یا نه؟

یک خبری منتشر شد که خانواده آقای قالیباف اومدن ترکیه سیسمونی خریدن. خیلی سروصدا کرد. حتما خبرش رو شنیدید بعد از اون یک خبری اومد که خانواده ایشون علاوه بر اون سیسمونی‌ها یک واحد آپارتمان هم توی این برج خریدن. برج اسکای‌لند.

اون خبر که آقای قالیباف این‌جا آپارتمان خریده تکذیب شد، اما مداوم بین ایرانی‌های این‌جا خبر‌هایی می‌پیچه که آقازاده‌ها اومدن ترکیه ملک بخرن. این حرف‌ها حتی اگه شایعه باشه مدام این سیگنال رو مخابره می‌کنه که درسته ترکیه خیلی بی‌ثباته. مدام در معرض کودتاس و تورمش هم افسار گسیته‌ است، اما از ایران با ثبات‌تره

  • مهم‌ترین و لاکچری‌ترین و قشنگ‌ترین برجی که میشه تو ترکیه پیدا کرد، فکر می‌کنم این باشه و ما با یکی از مشاورین املاک اومدیم یکی از واحدهاش رو ببینیم، قیمت‌هاش رو ببینیم ...
  • چه طبقه‌ای هست؟
  • 37
  • ببین اینجا گرون‌ترین در حقیقت فکر کنم برج استانبول باشه و واسه اینکه بیان به ما مشاوره بدن، جز ایشون سه نفر دیگه هم اومدن. یعنی چهار نفر داره.

این رو هم بگم اینجا ناچار شدیم با موبایل تصویر برداری کنیم. لطفا نپرسین چرا؟ بماند. یک جاهایی صدا هم به فنا رفت.

اگه جایی که می‌خری، قیمتش بالای 400 هزار دلار باشه، یعنی به قیمت این لحظه دلار 40 هزار تومن، حدود 16 میلیارد، تو جزء جیگرهای ترکیه به حساب میای. بهت اقامت دائم و پاسپورت می‌دن، قربونتم میرن و تمام. خریدت هم اما اگه زیر این قیمت یعنی 400 هزار دلار باشه، اقامتت یک ساله است و به این مدل میگن وطن داشی. و چون ترکیه مثل ایران خودمون به ویژه تو بحث مهاجران هر روز یک قانون داره ممکنه سر سال یک بازی سرت دربیارن. وقتی وطن داشی هستی، حداقل باید هشت و نیم ماه سال رو تو ترکیه اقامت کنی وگرنه اقامت یک ساله‌ات هم لغو میشه. این عددها یعنی 400 هزار دلار بسته به این‌که ما چه‌قدر داریم می‌ریم ترکیه بالا و پایین می‌ره. یعنی اگر کمتر بریم عدد رو میارن پایین ،اگه بیشتر بریم می‌برن بالا. عرضه و تقاضاست.

  • این فرهنگ دو تا شیر چیز جالبیه، منم اولش می‌گفتم چرا این‌طوری این‌ها رو می‌سازن؟ توی کشورهای غربی، تا اونجایی که حالا من فهمیدم، دوتا می‌ذارن، چرا؟ چون وقتی افراد بلند می‌شن عجله دارن برن سرکار و جفت‌شون بتونن با هم‌دیگه کاراشون رو انجام بدن. یعنی این فشار زمان در یک دوره تاریخی در اون کشورها این‌طور بوده که باید طرف بدو بدو کارش رو انجام می‌داده.
  • سامان فکر کرد چون وسواسی‌ان
  • اینجا الان 280 متره، قیمتش حدود 42 میلیارد تومنه، یعنی هر مترش تقریباً 140 میلیون تومنه. به نسبت اینکه برندترین و لاکچری‌ترین برج استانبوله، قیمت بالایی نیست. یعنی الان قیمت برج در منطقه 1 تهران از این بالاتره. نمی‌خوام تبلیغ کنم، فقط می‌خوام بگم که بدونین چه اتفاقی افتاده و این تفاوته چه جوری شده که آدم‌ها رو مثل جاروبرقی از داخل ایران می‌کشونه این‌جا.

 

  • یعنی عملاً داره میگه 40 درصد توی این شیش ماه قیمتش رفته بالا، یه تورم وحشتناک این‌جا داره اتفاق میوفته

راستش داستان زندگی این خانم مشاور املاک که خودش از یک کشور عربی به اینجا مهاجرت کرده، از داستان قیمت خانه و این‌ها خیلی شنیدنی‌تره؛ اما افسوس که بعد از ضبط گفت کل مکالمات طول راه رو حذف کنید و فقط موند یک حال غمگین عربی.

  • می‌تونی یه شعر عربی بخونی؟
  • لطفاً بخون
  • این برای ...
  • فیروز
  • خیلی قشنگه
  • تو الان میری؟
  • من اینجا می‌مونم که بعدش اگر خواستین بریم یه کافه
  • اوکی
  • مثل اینه خیلی به نظرش ما مشتری‌های اکسلنتی رسیدیم ... اوکی

 

  • چه‌قدر خوشگل و تمیزه. خیلی ساده، خیلی مرتب.
  • حاجی، اسکای لند خونه بخری، قشنگ میای اینجا نمار جماعت رو شرکت می‌کنی.
  • اینجا قسمت خانوم‌هاست

 

  • این یکی از قشنگ‌ترین استارباکس‌های استانبول هست که نزدیک بوسفور هست و شما می‌تونین دریا رو هم ببینین. هزینه‌اش حساب شده و لازم نیست شما چیزی رو بپردازین.
  • خیلی ممنون
  • املاکی شما هزینش رو می‌ده؟
  • بله قطعا
  • آقا خیلی پیشنهادهاشون عالیه. یک ذره یاد بگیرید
  • داری میری؟
  • رفت بهشون بگه؟
  • این هم از این‌ها یاد بگیرید. اینجا گفته اگر ویلچری هستید یا کالسکه‌ دارین این زنگ رو بزنید بیان کمک‌تون. این رو از این‌ها یاد بگیریم.

 

  • یعنی برای اینکه این مشتری رو جذب بکنه، انگار این‌جا رو هماهنگ کرده بودند، ما بیایم یک قهوه رایگان هم بخوریم. ولی قهوه‌مون حلال نیست، چون ما ...
  • حاجی پیکشم رایگانه؟
  • نمی‌دونم حالا می‌پرسیم، ولی ما نمی‌خوایم بخریم، به نظرم ما این پوله رو باید بندازیم صندوق صدقات
  • البته به هوای قهوه رایگان راهی استانبول نشید، چون بعیده این سرویس به همه داده بشه. ظاهراً به این‌ها گفته شده تیم ما در ایران شناخته شده است و از این حرفا. کلاً بعیده همه املاکی‌هاشون ان‌قدر رو اهل حال باشن

 

مواد غذایی :

فروشگاه میگروس یه فرشگاه زنجیره‎ای مواد غذاییه. یه شعبه‌اش توی مالاو استانبوله، یک جای خیلی لاکچری. الان هم ترکیه بیشترین میزان تورمش رو رکورد زده توی طی سال‌های گذشته. می‌خوام یک آمار بگیرم ببینم قیمت مواد غذاییِ خوراکی اینجا چه‌طوریه.

  • خب این هم پیازه. پیاز بدی هم نیست، 99. 4. میشه به قیمت ما ده هزار تومن، در حالی‌که توی ایران، همین الان کیلویی 15 هزار تومنه.
  • این هم سیب قرمز که اینجا قیمتش 26هزار تومنه، ایران همین حدود 40 هزارتومنه. سیب سبز هم که قیمت نگیریم، ایران کلا خیلی گرونه.
  • اینجا چنده؟
  • اینجا 30 تومن حدوداً ... پرتقال اینجا 95. 13، هر کیلو میشه 27 هزار تومن به پول ما. ایران همین الان بالای 30 تومنه، بین 30 تا 40 هزار تومن. یعنی اینجا ارزون تره .... این گوجه اینجا به پول ما 26 هزار تومنه و الان تقریباً هم قیمته با تهران، البته یک پرده کیفیتش بالاتره، ولی تقریباً هم قیمته.
  • خب این الان گوشت آبگوشتیه 76. 93، یعنی زیر 200 میشه 195 این‌ها به پول ما، ولی همین گوشت در ایران 200 تا 210 تومنه. یعنی بالای دویسته ...
  • پایه حقوق ترک‌ها حدود 4200 لیره، پایه حقوق حدود 4 میلیون و 200 هزار تومنه. بعد هر چی جنس می‌بینی یا از ما ارزون‌تره یا اینکه مثل ماست. یعنی ما که نصف این‌ها درآمد داریم، تقریباً مثل این‌ها داریم هزینه می‌کنیم، یک کمی هم بیشتر؛ یعنی قدرت خرید ما تقریباً نسبت به این‌ها نصفه، نصف ...
  • قربونش برم اوضاع‌‌مون به نحویه که باید یادآور بشم این اعداد و قیمت‌ها مال خرداد هزار و چهارصد و یکه و ممکنه وقتی دارین فیلم رو می‌بینید قیمت‌ها چنان عوض شده باشه که خودمون بریزیم برگامون بمونه. نکته قابل توجه اینه ما داریم فرار می‌کنیم به کشور ترکیه که توی این تاریخ 80درصد تورم داره، تو ببین حال ما چه‌طوره؟

 

  • خب ما با ایشون در به در دنبال آپارتمانیم این ور اون ور، تا اینکه یک اتفاقی افتاد، دیدیم خودشون هم سوژه جالبی هستند. گفتیم که یک وقتی بذاریم، یک فرصتی بذاریم یک کم باهاشون حرف بزنیم. خودشون پیشنهاد کردن اینجا رو ...
  • وات ایز نیم آف دِ ریجن؟
  • سوری اَش

 

  • این هم ویو ... دوستش داری؟
  • پر از اکسیژن

این بار اما بر خلاف دفعه قبل، انگار خیلی بریده و خسته باشه، نه فقط حرف زد که سفره دلش هم باز کرد.

  • برام جالبه که اگه دوست داری در موردش توضیح بده
  • قبلش هم به شما گفتم که این در واقع درباره شغل و کار من هست. برام خیلی سخته چون مجبور بودم انجام بدم .... رئیسم میگه که حجاب باید بذارم برای اینکه شما رو جذب کنم.
  • هیچ وقت ازت خواسته که لباس متفاوتی بپوشی؟ ... مثلا جذاب‌تر... نمی‌دونم چه‌طور بگم
  • بعضی وقت‌ها که مشتری خیلی پولدار باشه ممکنه
  • تو باهام صحبت می‌کنی و راز شغلت رو داری می‌گی. نمی‌ترسی که رئیست عصبانی بشه و اخراجت کنه؟
  • راستش خیلی نگرانش بودم، اما الان دیگه برام مهم نیست؛ چون الان خیلی خسته‌ام و برام سخته این‌طوری ادامه بدم .... مثلا تو من رو دیدی و این خیلی بده و من چه‌قدر خجالت زده می‌شم
  • چهره‌ات نشون می‌ده که خیلی خسته‌ای؟
  • بله ... همون‌طور که گفتم، من واقعا خیلی خسته‌ام، زندگی این‌جا خیلی سخته ... تو ... تو مجبوری پول در بیاری، اما خیلی سخته و خیلی زود هم خرج می‌شه. مجبورم برای خانواده‌ام و ... من فقط نمی‌تونم این‌طوری ادامه بدم، می‌دونم که مجبوری ادامه بدی اما ... خیلی سخته، من خیلی خسته‌ام ...
  • زندگی ما، مردم ترکیه و مردم ایران شبیه به نظر می‌رسه
  • آره یک کم، شاید
  • در این صحنه زیبا، در این منظره زیبا، پشت این منظره زیبا، در ایران و ترکیه افرادی زندگی می‌کنن که زندگی براشون خیلی سخته خیلی خیلی براشون سخته ...

 

وسط این سرسبزی ما چقدر غریبه‌ایم. انگار دولت‌های ما بی پناه رهامون کردن که بریم میوه خوشبختی رو از باغ دیگران بچینیم. باغی که اون‌ها نهالش رو کاشتن، آبش دادن، آماده‌اش کردن؛ حالا که وقت میوه‌اش رسیده ما سر رسیدیم.

 

کالا و خدمات :

  • الو سلام
  • سلام خوبی
  • خوبم، مرسی، چه خبر؟
  • سلامتی
  • خدا رو شکر، مرسی، شما خوبین؟
  • قربانت ما این‌جاییم
  • عه ... وای
  • در مقابل قبله آمال.
  • آره
  • چیزی می‌خوای؟
  • نه دیگه واجب شد ما رو ببری ترکیه.

خانم‌هایی که این برند رو می‌شناسن. ایکیا یا IKEA، وقتی این رنگ آبی - زرد رو می‌بینن، گل از گلشون می‌شکفه. چرا؟ چون این یک فروشگاه هیولایه بزرگه که توش همه لوازم خانگی هست. میز، کمد، تخت، نمی‌دونم قابلمه، لوازم آشپزخونه، همه چی، همه چی اینجا پیدا میشه. اون هم به شکل خیلی جالبی. یعنی یک راهرویه، شما میری از اولش انتخاب می‌کنی، بعد می‌بری توی انبار، اون‌جا بسته‌هاش رو بهت میدن، بعد خودت می‌بری خونه سر هم می‌کنی. قیمتش هم نسبت به زندگی این‌ها قیمت مناسبیه. اما ترک‌ها اومدن چی‌کار کردن؟ کنارش مکملش رو ایجاد کردن؛ یعنی گفتن بینیمIKEA  چی رو نداره؟ همون‌ها رو بیاریم و بفروشیم. یک برند مکمل. اما نیومدن این رو حذفش کنن، بگن این رو کلاً بذارینش کنار. گفتن بیاین کنارش مکملش رو ایجاد بکنیم. چرا؟ چون این روی اون اثر میذاره. یعنی این باعث رشد اون میشه و می‌تونه کمکش کنه و در حال رقابت و همراهی با هم بالا برن، نه با حذف کردن.

  • بیا ببینم چی میگه ... بیا تو ترکی بلدی ...
  • فارسی بلدی؟
  • کرمانجی نزانی؟ کرمانجی بلدی؟
  • کرمانجی؟ نه، کرمانج؟
  • عه از کرمانجم ...
  • کرمانشاه؟
  • از ایران از یورما ارومیه ...
  • ارومیه؟
  •  فارسی بلد نینم
  • خوبه فارسیه این
  • فارسی نزانم ... بیگ بدل گلدی

خاورمیانه یک اشتراک بزرگ درش هست که یک عده آدم بیکار همیشه همه جا حاضرن نذارن تو فیلم بگیری و یک درصد هم خودشون نمی‌دونن دقیقاً چرا و صد سال دیگه هم نخواهند فهمید که اگر کسی قصد تصویر گرفتن برای ایجاد ناامنی داشته باشه اصولاً طوری نمی‌گیره که توی نابغه متوجه بشی. بهترین راه مقابله با ورژن غیر ایرانی‌شون هم اینه که وانمود کنی نمی‌فهمی چی‌میگن.

یکی از فروشگاه‌هایی که همه جای دنیا هست و وسایل الکترونیکی می‌فروشه مثل کامپیوتر و لپ‌تاپ و این‌جور چیزها، مدیا مارکته. هر جای دنیا بری یک دونه مدیا مارکت می‌تونی پیدا کنی، البته غیر از ایران‌ها. و نمونه ترکی مدیا مارکت هم وجود داره. یعنی ترک‌ها علاوه بر این‌که مدیا مارکت دارن، یه نسخه ترکی‌اش رو هم دارن به نام وطن. اینم وطن ... وطن نسخه کپی مدیا مارکته. یعنی انگار همون مدیا مارکت رو برداشتن اینجا کپی کردن نمونه وطنی ترکی‌اش رو درست کردن.

هایپرمارکت‌ها یک ویژگی مهم دارن. اون هم اینه که بهت آزادی میدن. یعنی همه چیزو می‌چینن جلو دستت، بعد میگن هرجوری دلت می‌خواد کار کن، بازی کن، شوت بزن، برو، بیا. کسی نمیاد بگه چرا دست می‌زنی یا چی می‌خوای؟ تو کاملاً خلاصی و این خلاصی باعث میشه تو رو تشویق کنن به خرید کردن

 

این برند فروش قهوه ‌است. استار باکس مال آمریکای جنایت‌کار و صهیونیست‌های چنین و چنانه و فعاله در ترکیه. این هست، مک دونالد و خیلی از برندهای این چنینی هستن.

حالا واقعا چرا مدیا مارکت هست و وطن هم کنارش هست؟ چرا استار باکس موجب تخریب برندهای وطنی نمیشه؟ چون یک نهاد بالا سر وجود داره و برای دوتاشون قانون می‌ذاره. سازمان توسعه‌ای هست که کارش کمک به  بزرگ شدن صنایعه. چه‌طوری؟ به خارجیه میگه تو بیا خیالت هم راحت من روزی یک بخش‌نامه صادر نمی‌کنم. هوات رو هم دارم، اما با صنعت داخلی من Joint Venture شو. یعنی بذار کنارت باشه تا بزرگ بشه و بَلَد بشه. نمی‌ذارم من رو تخریب کنی، اما باهم رشد کنیم. آزمایشگاه‌های ملی و قوانین هم اجازه نمیده که تولید کننده داخلی هر تقلبی بکنه، چون داخلیه و باید حمایت بشه. این مدل رو توی ادبیات توسعه بهش میگن مدل پورتر. اسم کتاب آقای پورتر هم هست مزیت رقابتی ملل.

 

مستند برای یک زندگی معمولی

 

خودرو :

خب این یک فورد وای تِرَکه. یک هیولای دیدنی. قدش تقریباً قد منه. یعنی یک چیزی حدود یک و نود. فوق العاده جذاب. قیمتش این‌جا حدود یک میلیارد و 500 میلیون به پول ما. چنین چیزی فکر نمی‌کنم اصلاً توی ایران پیدا بشه. خیلی خوشگله. بای توربو هست. این هم یک هایلوکسه که اگه توی ایران پیدا بشه، اون قدیم قدیمی‌هاشه، این 2022 برای این که قیمت‌اش رو بتونین مقایسه بکنین یک میلیارد و 700 میلیون. مفت، مفت.

خب این یک دوج کوپه است. قیمتش حدود 5/4 میلیارده. این‌جا هم خیلی گرون قیمته و ماشین خیلی خاصیه. این یک اسپورتیج 2022 که خب ما توی ایران نمی‌بینیمش. مدلایه قدیمی‌اش رو دیدیم و دیگه تقریباً میشه گفت تموم شده. این قسمت جلو دیگه همه ال‌سی‌دی شده و فضاش کاملاً نسبت به مدلایِ قدیمی‌اش تغییر کرده. قیمت این اینجا دو میلیارد تومنه.

  • آقای دلاوری ماشین شما چیه تو ایران؟
  • ماشین من یک تیگو هفت چینیه، سوپر ... یعنی سلطان ماشین‌های جهان دیگه. چون ما دیگه تبدیل شدیم به یکی از استان‌های چین خداروشکر.

خب اینم یک جگوار مال سال 2015، بدون رنگ مال یک خانم دکتر بوده دیگه. فقط باهاش می‌رفته مطب برمی‌گشته و خیلی تر و تمیزه. قیمتش دو میلیارد و 700 میلیونه. دو میلیارد و هفتصد میلیون به پول ما که نمونه‌اش توی ایران شاید پیدا نشود، شاید که نه، حتماً پیدا نمی‌‍شود و همین.

یک نکته رو من بگم. ما می‌گیم ماشین‌های لوکس نیاد توی کشورمون، برای این‌که ارز خارج میشه. یعنی ما پول رو میدیم، ماشین لوکس رو وارد کشورمون می‌کنیم، این کار رو نکنیم. اتفاقی که افتاده این هست که ماشین‌های لوکس بیرون مرز ماست، اونی که پول دستشه برمی‌داره از داخل کشور ما میاد این‌جا هزینه‌اش می‌کنه. حالا نه تنها پولش رو میاره این‌جا که ماشین سوار بشه، ماشین‌های مدل بالا؛ بلکه خونه‌اش رو اینجا می‌خره، بچه‌هاش رو این‌جا می‌ذاره مدرسه، رستوران‌اش رو این‌جا میره، لباسش رو این‌جا می‌خره، یعنی به‌جای این‌که ارز رو داخل کشور نگه داره، ارز رو، آش رو با جاش و همه رو با هم دیگه میاره این‌جا هزینه می‌کنه.

  • درباره این مرسدس بنز صحبت می‌کنیم مدل 2020
  • این هیبرید هست؟
  • این کاملا برقی هست
  • کاملا برقی؟
  • این ماشین برقی هست، بنزینی نیست، گازوئیلی نیست. صفر تا صد رو فقط در 5 ثانیه میره
  • مشتری‌اش کیه؟
  • یکی از خانم‌های مشتری‌مون هست و ایرانی هستن.
  • ایران؟ ... چه جالب میگه یک ایرانی این ماشین رو خریده

بر خلاف ما که تصمیم گرفتیم از همون اول خودمون خودروساز بشیم، ترک‌ها تصمیم گرفتند مونتاژ کار بشن. بنز، فورد، تویوتا، هیوندایی و تقریباً تمام صاحب نام‌های خودروساز جهان رو وارد ترکیه کردن. بهشون اجازه دادن تولید و صادر کنن، به نحوی که در سال 2021 یه مبلغ بسیار عظیم قطعه و خودرو صادر کردن به جهان. ترک‌ها کنار دست بنز و فورد و کیا سعی کردن آموزش ببینن، قطعه ساز بشن و نه طراح و مبدع و مبتکر. توی این سال‌ها صدهزار نیروی کار متخصص توی این محیط تربیت شد. یعنی هم درآمد کسب شد، هم مردم خودروی روز دنیا سوار شدند، هم نیرو تربیت شد و بعد چند دهه حالا ترک‌ها از این خودرو ملی‌شون (خودروی ملی ترکیه: Togg) رونمایی کردند که می‌تونه کنار خودروهای دنیا بمونه، رقابت کنه و نیاز به هزار مدل حمایت نداشته باشه.

خب این (Range Rover) هم که دیگه قابل توصیف نیست، فوق العاده قشنگه رنگ و این‌هاش دیگه به قول برادر عزیزمون که می‌گفت نگاه استیل گنگو نگاه ترکیب و رنگو

اگر تو اجازه ندی ماشین وارد کشور بشه، آدم‌های پولدار، آدم‌هایی که خیلی وضع‌شون خوبه، مثل من میان اینجا یک دونه پژو 2008 نیو فیس می‌خرند سوار می‌شوند و می‌روند.

مدیران ما درهای کشور رو بستن، انحصار درست کردن که ما رشد کنیم؛ اما هم خودمون رو فراری دادن و هم اینکه ما 7 میلیارد دلار رو برداشتیم و با خودمون آوردیم اینجا. با همه‌ این‌ها اما من هنوز نمی‌دونم باید مهاجرت بکنم یا نه؟ اون‌چه به چشم می‌بینیم اینه: این‌جا با پولت خونه و ماشین بهتری می‌تونی بخری، با وجود تورم 80 درصدی وضع بهتر از ایرانه، هزینه‌ زندگی جز درباره برق و بنزین تقریباً شبیه ایرانه. این‌جا تقریباً همه اون‌چه که دلت بخواد از کالا و امکانات، بیشتر و بهتر از ایران هست؛ اما آیا این‌ها دلیل کافیه که پاشیم بیایم اینجا و باز هم یک سوال دیگه چی میشه این همسایه کاملاً معمولی هم از ما جلو می‌زنه.

 

معماری شهری :

این ور جاده رو نگاه بکنید، خونه‌هایی که این‌جا هست معماری‌اش معماری قدیمیه. رنگ و ترکیبش هم تقریباً مثل همدیگه‌ است. حالا این‌ ور جاده رو نگاه کنید. این ور خونه‌ها جدید ساخته شده. اما بازم همه یک دست و یکسان ساخته شده و سهم فضای سبز حفظ شده. این چیزیه که ما توی ایران اصلاً بهش فکر نمی‌کنیم. هر کس یک مغازه داره صد تا بنر می‌چسبونه با رنگ‌های مختلف. هر کی هرجایی رو مال خودش داره، هر جوری دلش می‌خواد می‌سازتش؛ یعنی یکی دلش می‌خواد ساختمون رو سنگ سفید بزنه، یکی سیاه بزنه، یکی ببره بالا، یکی بیاره پایین، یکی رومی درست کنه، یکی باستانی درست کنه، یکی هخامنشی، یکی یونانی، یکی ایتالیایی، یکی مغربی، یکی مراکشی، یکی الجزایری، یک چیز آلا پلنگی دیگه.

بچه‌ها خیلی باحالن، یک انرژی عجیب غریبی به آدم میدن. هرجا هستن انگار زندگی هست. وقتی هستن آدم به آینده امیدواره. این‌ها ترکیه رو بسازن بچه‌های ما ایران رو بسازن.

اسم اینجا هست کوی زکریا که منطقه زیبا و گرون توی حاشیه استانبوله. برخی میگن ترکیه برای جلب نظر گردشگران بخش‌هایی از خودش رو خیلی بزک کرده و همه‌ی ترکیه این قدر زیبا نیست. بیراه هم نمیگن. اما واقعیت اینه ما هر چه توی ترکیه حرکت می‌کنیم داریم زیبایی، تمیزی و یک دستی می‌بینیم. اما آیا ایران ما حتی همین‌قدرنمایشی، همین‌قدر برای گول زدن گردشگران، روز به روز داره زیباتر میشه؟

 می‌دونم الان بهتون برمی‌خوره که چرا این قدر داری از ترکیه تعریف می‌کنی و ترکیه مگه چیه؟ راستش من خیلی بدم نمیاد که بهمون بربخوره. شاید این برخوردن موجب بشه حرکت کنیم.

 

بنزین :

در کنار همه قیمت‌های خوبی که درباره‌اش حرف زدیم تو ترکیه، یک قیمته که اشک آدم رو در میاره و اون قیمت بنزینه. قیمت بنزین الان که خرداد سال 1401 هست، حدود 26 وخورده‌ایه. یعنی هر لیتر به پول ما 50 و سه چهار تومن. اما جالبه بدونید که اول سال 1400، این قیمت بوده 16 لیر یعنی حدود 32 تومن. در طول یک سال و سه ماه بنزین از 32 تومن ما شده 50 و سه چهار تومن ما و این خیلی عدد عجیبیه. بریم با درد و رنج یک مقداری بنزین بزنیم. خب ببین برای 10 لیتر بنزین این قدر پول رو باید بدیم و خیلی دردناکه

  • چه‌قدر داری میدی؟
  • چه‌قدر دادی آقا؟ ...
  • نمی‌دونم. چه‌قدر شد. نشمردم.
  • 10 لیتر دویست و شصت تا ... یعنی 10 لیتر حدود 500 هزار تومن  

می‌خوایم یک سفر زمینی رو شروع بکنیم به سمت جنوب ترکیه. به سمت آنتالیا ... گلاب به روتون آنتالیا. حدود 700 کیلومتر فاصله است، یک 9 ساعتی توی راهیم. بریم.

سوار شید آنتالیا دو نفر ... آنتالیا دو نفر.

می‌دونید که ترکیه تقریباً نفت نداره و مردمش باید بنزین رو به قیمت آزاد بخرن و البته که ما نفت داریم و نفت‌مون رو می‌فروشیم و میایم اینجا هم بنزین می‌خریم می‌زنیم به ماشین‌هامون، هم خونه می‌خریم و هم لباس می‌خریم و هم و هم ....

 

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

 

محیط زیست :

خب من الان یک گوشه‌ای از ساحل زیبای مدیترانه هستم که تقریباً میشه گفت هیچ بنی بشری نیست. خیلی خلوته و فوق العاده هم زیبا و دیدنیه. نکته مهم‌اش این که کاملا معلومه روزهایی که آدما میان این‌جا برای شنا کردن یا استفاده کردن هوای دریا رو هم دارن. این‌طور نبوده که هرکس رسیده آت و آشغال‌هاش رو بریزه بره. ساحل کاملا زیبا و تمیز و خوشگله. از اون ور هم حاکمیت در ترکیه به این نتیجه نرسیده که هر دستگاه دولتی بیاد یه تیکه از ساحل رو برای خودش بگیره. مردم هم به این نتیجه نرسیدن خب یک ویلا درست کنیم، یک تیکه از ساحل هم ما بگیریم. گفتن این مثل یک مروارید زیبا، تمیز و خوشگله. مال همه‌مونه. همه‌مون با هم کنارش زندگی کنیم، نگهش داریم و لذت هم ببریم

 ان‌قدر دارم میگم خلوته، منظورم واضحه؟ یعنی به شلوارک من و اینی که الان توی ساحلم گیر ندید. دقت کنید که طی 10 سال ترکیه تونسته 7 هزار و 200 کیلومتر از سواحلش رو بازسازی و نوسازی کنه. یعنی530 نقطه درست کرده که پرچم آبی داره. پرچم آبی یعنی اینجا آماده شده برای اینکه گردشگر به راحتی توش شنا کنه. یعنی توی اینجا فاضلاب نمی‌ریزن. کف ساحل مرتبه. فضا استاندارده. حامام داره، حماماش تمیزه، نوشاباه میدن، پرتقال ناراندام میدن. خیلی گشنگه و با این کارها، در حال حاضر فقط از راه سواحلش حدود 9 میلیارد دلار درآمد داره، به اندازه نصف فروش یک سال نفت ما.

 

توریسم :

اینجا آنتالیاست، یکی از شهرهای ساحلی ترکیه، ولی به این معنا باید گفت یکی از شهرهای ساحلی ایرانه، چون ایرانی‌ها تسخیرش کردن. شما اینجا هر جایی که راه بری می‌بینی ایرانی‌ها دارن با همدیگه فارسی صحبت می‌کنن. اون زمانی که دلار هزار تومن بود تا الان که 30 هزار تومنه با یک کم بالا و پایین، تقریباً همینه. یعنی ایرانی‌ها این‌جا رو خیلی دوست دارن. از یک وقتی به بعد گفتن آقا چه معنا داره ایرانی‌ها میان این‌جا برای خودشون عشق و حال و یه ریز فسق و فجوری می‌کنن و این‌ها، نه. بساطش رو جمع کنین. گفتن چی‌کار کنیم؟ چی‌کار نکنیم؟ گفتن پرواز مستقیم به آنتالیا نداشته باشیم. حالا ایرانی‌ها چی‌کار می‌کنن؟ پرواز می‌کنن میان دنیزلی یا اسپارتا که خیلی نزدیکه، بعد زمینی خودشون رو می‌رسونن این‌جا. خدا رو شکر این مشکل هم حل شد، یعنی هم اون دوستان الان مسئله‌شون حل شد و هم اینکه ایرانی‌ها با یک مقدار زحمت بیشتر و پول بیشتر به ترکیه میان، خودشون رو می‌رسونن اینجا. می‌بینید چه‌قدر کارها خوب پیش میره؟ همه با هم دوستیم.

خب برای این‌که دست‌تون بیاد ترکیه داره با گردشگری چه می‌کنه؟ در نظر داشته باشید که قبل از کرونا سالی 45 میلیون نفر گردشگر وارد ترکیه شدند و ترک‌ها از این راه 30 میلیارد دلار پول درآوردند؛ در مقابل 5 میلیون نفر اومدن ایران و ما سه میلیارد دلار درآوردیم.

اون‌ها 30 میلیارد دلار و ما 3 میلیارد دلار.

تقریباً تمام ایرانی‌هایی که این‌جا کار اقتصادی می‌کنن می‌ترسن بیان جلوی دوربین. چون نگرانن ایران براشون مشکل پیش بیاد، این‌جا براشون مشکلی ایجاد بشه و در نتیجه ما نتونستیم باهاشون مصاحبه کنیم؛ فقط یکی از اونها قبول کرد که ما سوالات رو براش بفرستیم و اون جواب سوالات رو به همکارش گفت و حالا ما با همکارش الان صحبت می‎کنیم که او به ما بگه که پشت پرده فرار سرمایه و پول از ایران چیه؟

  • کلاً پولدارها توی دنیا آدمای خیلی محتاطی‌ان و طبیعی هم هست .کلاً هم میگن سرمایه ترسوئه و هم سرمایه دار
  • و یکی از دلایلی که استاد، ما اصلا احتیاط نمی‌کنیم و هر فیلمی می‌سازیم اینه که پول نداریم
  • واقعاً همینه 
  • چون ما چیزی برای از دست دادن نداریم
  • میگن سرمایه ترسوئه. یعنی الان سرمایه که از ایران فرار می‌کنه میاد. چرا؟ چون کوچیک‌ترین ترسی باعث میشه پول‌ها پر بکشه بره یک جای دیگه.

 

  • لطفا درباره این‌جا صحبت کنین، اینجا کجاست؟
  • رئیس ما این‌جا سرمایه گذاری کردند برای این مجموعه این‌جا بیشتر از 10 میلیون دلار سرمایه گذاری کردند و این کار رو این‌جا انجام دادند چون در ایران سخت بوده.
  • او یک ایرانی هست؟
  • بله ایرانی هست
  • چرا او این سرمایه گذاری رو در ترکیه انجام داده و نه در ایران؟
  • چون دولت ایران در پروژه‌ها شرایط فعالیت مستقل رو اجازه نداده و یک حالت رقابتی ایجاد نکرده و ایشون گفتند که باید جای دیگه‌ای این کار رو بکنم و ایشون خیلی پروژه در سراسر دنیا انجام دادن مثل اروپا، ترکیه، آنکارا، استانبول و خیلی سرمایه گذاری‌های دیگه

این همون حرفیه که همه می‌زنن دیگه. سرمایه گذاری توی ایران مثل شنا کردن تو گِله. آدم‌های دیگه توی جاهای دیگه دارن تو آب شنا می‌کنن و سرمایه گذار توی ایران انگار داره توی گل شنا می‌کنه. باید با انحصار، با فساد، با هزار تا چیز دیگه دست و پنجه نرم کنه.

  • درباره این پروژه چی؟ این هم برای شرکت شماست؟
  • شرکت ما همچنین در ساخت این‌جا سرمایه گذاری کردند
  • ما درباره شرایط اقتصادی ترکیه صحبت می‌کردیم. یه عده اینجا هستند که خیلی خوشحالند، بازی می‌کنند، شنا می‌کنند. هرچیزی زیباست، اما تو به من گفتی شرایط اقتصادی ترکیه بده. میشه توضیح بدی؟
  • بله می‌تونم
  • ما کلی مردم و خانواده با بچه داریم که نمی‌تونن چیزی رو تهیه کنند. اون‌ها باید به بچه‌هاشون غذا بدن، اون‌ها باید بچه‎‌ها رو بفرستند مدرسه و چیزهای دیگه و باید از کردیت کارت استفاده کنی. اما تا کجا؟ اون‌ها نمی‌تونن پولش رو پس بدن. اون‌ها کردیت کارت دارند اما تا کی؟ همه‌اش بدهی بیشتر و بیشتر. بعضی خونه‌هاشون رو از دست می‌دن، بعضیا مجبورن برن چون نمی‌تونن اجاره بدن. بعضی موقع‌ها مغازه می‌رم، زنی رو می‌بینم که دو تا گزینه داره انتخاب کنه این رو بخرم یا اون یکی رو؟ من خیلی حس بدی دارم. خیلی وحشتناکه که نمی‎‌تونه پنیر بخره، حتی شیر، شیر معمولی!
  • تو به من گفتی یک مرد ترک سوخته
  • بله در استانبول، به خاطر شرایط، خبر جدیدش رو ندارم الان. یک نفر خودش رو آتیش زده و سوزونده در استانبول، به خاطر شرایط سخت اقتصادی. اون می‌خواد بمیره و نشون بده که این‌طوری نمی‎تونم زندگی کنم چون نمی‌تونه برای بچه‌هاش چیزی رو آماده کنه
  • درباره آینده چی فکر می‌کنی؟
  • درباره آینده ترکیه؟
  • بله
  • پولدار، پولدارتر میشه و فقیر هم فقیرتر
  • وقتی درباره ترکیه صحبت می‎کنی، من احساس می‌کنم درباره ایران صحبت می‌کنی
  • بله به نظرم یکسانه، در واقع همه دنیا همینه

این قسمت از حرف‌های ایشون رو هم باید شنید تا به نظرمون نیاد هیچ جای دنیا بهشت مطلقه. پشت این زیبایی و تلاش برای رشد، آدم‌هایی هم سوختن و له شدند. واقعیت اینه که باید با تمام توان تلاش کرد و البته فهمید که حتی توسعه هم هزینه خودش رو هم داره.

 

  • استاد دستش نخوره به دستت
  • خورد
  • این دستبندیه که می‌بندن دستت که بتونی جاهای مختلف بری مثلا بری رستوران و امکانات هتل و استفاده کنی. البته چیز بی نمکیه‌ها. انگار که ... حلقه برای چی؟ مگه پلیکانی مثلاً؟

یعنی یک گشت ارشاد سیار همیشه باید بیخ گوش ما باشه یک وقت دو میلی‌متر تماس حاصل نشه خدایی نکرده.

  • بیشتر مسافرهای اینجا روس هستند، اما ایرانی هم زیاده.

راستش ما چون پول نداشتیم رفتیم ارزون‌ترین مدل این هتل‌ها. برای 4 نفر شبی 50 یورو با صبحانه، ناهار، شام، دسر و یک سری چیزهایی که دیگه نمی‌تونم بگم.

عملاً مدل هتل‌داری در جنوب ترکیه به نحوی بوده که این‌جا رو آباد کرده. حالا یک طبیعت قابل توجه خودش داره، اما طوری مدیریت شده که آدم‌ها از سراسر جهان بیان این‌جا و روزهاشون رو این‌جا بگذرونن. چرا؟ چون قیمت خیلی پایینه. مثلاً شما یک روز توی هتل میای، با تورم سرآسام آور این‌جا. یک روز میای توی هتل، غذا و همه چی‌ات رو بهت میده و ازت مثلاً روزی به پول ما 4 میلیون تومن می‌گیره. هتلی که مناسبه.

شبی 4 میلیون البته مال پولدارهاست. ما همون‌طوری که گفتم 50 یورویی‌اش رو گیر آوردیم. حالا فکر کن کسی که درآمدش به یورو باشه چقدر تشویق میشه بیاد این‌جا. چه‌قدر دوست دارن بیان اینجا و راحت تفریح کنند و خیلی هم ارزون. حالا جز رستوران و غذا و این‌ها امکانات دیگه هم هست. مثلاً استخر که اون وره که من خیلی نزدیکش نمی‌شم. سپردم بچه‌ها هم خدایی نکرده سمت استخر نرن که اخلاق‌شون خراب نشه و واقعاً آفرین به من که چه پسر خوبی هستم. امیداورم مسئولان مربوطه حواس‌شون به میزان تقوای اینجانب باشد، مچکرم.

 

  • کجایی هستی؟
  • روسیه، سن پترزبورگ

 

  • اهل کجایی؟
  • ما از قزاقستان هستیم
  • چرا میای اینجا؟
  • می‌خوایم خوش بگذرونیم، چون اینجا خیلی گرمه
  • قزاقستان خیلی سرده؟
  • یک کمی مخصوصاً چون ما از شمال هستیم
  • ایران رو می‌شناسی؟ ایران

 

  • چرا تا حالا نیومدی؟
  • به ایران؟
  • بله
  • به نظرم نباید ساده باشه
  • من درباره پرواز و ویزا مطمئن نیستم. نمی‌دونم، این معمولی نیست خب، هر کسی درباره ترکیه صحبت می‌کنه ...

 

  • مردم قزاقستان ایران رو می‌شناسن؟
  • فکر می‌کنم که نمی‌شناسن

این خیلی نکته جالبیه که خیلی از مردم دنیا یا ایران رو اصلا نمی‌شناسن یا ایران و با عراق اشتباه می‎گیرن. واسه همینه که اولین مانع برای سفر کردن به ایران همینه، که اصلاً بدونیم ایران کجا هست؟

 

  • با یک حرکت ساده این همه آدم رو بکشونه این‌جا
  • خیلی شلوغ میشه
  • قبلاً دیده بودینش؟
  • تو اینستاگرام، اولین بار بود می‌دیدم

 

مستند برای یک زندگی معمولی

 

خب این آقای حلبی حلبی یک بستنی حداکثر 10 لیری رو با ما 80 لیر حساب کرد. چرا؟ چون خلاقیتی به خرج داد دیگه. حالا یک غرفه هم هست کنار حلبی حلبی که انگار اصلا حال و حوصله نداره خیلی برای جذب مشتری کار بکنه. وایساده ببینه مشتری میاد یا نمیاد. آدم این غرفه رو می‌بینه یاد ایران می‌افته، اون رو می‌بینه یاد ترکیه می‌افته. ترک‌ها با پوشاک، با لباس، با گردشگری، با هر وسیله‌‌ای، خودشون رو به آب و آتیش می‌زنن توی بدترین روزگار تورم‌شون جنس بفروشن. آدم‌ها رو بیارن این‌جا، ولی ما یک جوری احساس می‌کنیم که حالا وقت زیاده. نیازی نیست. احساس می‌کنیم که خب نفت داریم دیگه. کسی که نفت داره دستش رو می‌کنه جیبش؛ مثل بچه پولدارها. برای چی باید کار کنه؟ ولی نفت تموم میشه.

ترکیه به جای اینکه بگه من می‌خوام همه چی بسازم. خودرو بسازم، هواپیما بسازم، این رو بسازم، اون رو بسازم، اومده اعلام کرده من توی 8 حوزه می‌خوام رشد کنم. هرکس توی این 8 حوزه بخواد سرمایه‌گذاری کنه کمکش می‌کنم و بیشتر مواظبشم. 3 حوزه‌اش رو ما بیشتر دیدیم و می‌شناسیم. سالی 30 میلیارد دلار گردشگری، سالی حدود 30 میلیارد دلار کشاورزی و سالی حدود 15 میلیارد دلار پوشاک. برای این‌که دستت بیاد این عددها چقدر مهمن، بدونید درآمد ما از نفت سالی 20 میلیارد دلاره. یعنی اون‌ها با گردشگری، پوشاک و کشاورزی حدود 4 برابر نفت ما پول در میارن.

 

اقامتگاه تفریحی :

  • دوست دختر داری؟
  • بله، خیلی دیگه دارم
  • زیاد، چه‌قدر؟ چند تا دوست دختر داری؟
  • دو تا، سه تا، عوض میشه.

یک نکته جالب اینه که یک روستای خیلی ساده رو که معلومه روستای توسعه یافته‌ای هم نیست با رنگ و یک دیزاین ساده تبدیل کردن به یک جای خوشگل. دیوارها رو سفید کردن و سفید نگه داشتن. واسه هر ویلایی یک اسم گذاشتن. مثلاً این اورگانوئه. خیلی ساده و خیلی ارزون باعث شده وقتی میای این تو یک احساس خوبی داشته باشی. این الان ویلای Nettle بریم داخل.

این‌جا یک سالن خیلی کوچولوئه و اینجا یک فضای بامزه کوچولو باز هم و این‌جا یک فضای تخت‌گونه. خیلی کوچولوموچولو و نقلی و بامزه. بیا این‌جا. این‌جا وسایل چیزه و یک دونه سرویس هم این‌جا. بریم طبقه بالا. یک اتاق خواب و دقت کنید یک دونه جکوزی میذاره این‌جا. این جکوزی ناخودآگاه جذابیت فوق العاده جدی رو ایجاد می‌کنه. چون معمولاً کسی تو خونه‌اش نمی‌تونه جکوزی توی اتاق خوابش داشته باشه، وقتی این رو این‌جا می‌بینه، سریع دست به جیب میشه و پول رو پرداخت می‌کنه.

قیمت چه‌قدره؟

تغییر می‌کنه توی روزهای مختلف. هر روز هزار لیر، یعنی روزی دو میلیون تومن.

رجب دوست منه، خوش تیپه، سه یا چهار تا دوست دختر داره

بله

اون به من گفته اون عوض می‌کنه، هر کدوم رو برای هر روزش اون تلاش می‌کنه که 7 تا دوست دختر داشته باشه برای 7 روز هفته. هر روز یک دوست دختر، آره؟

آره

رجب تو منطقه بهش می‌گن رجب شیطون و خودش هم میگه هیچ وقت این منطقه رو ترک نمی‌کنه. کجا بره بهتر از این‌جا و بهش تو منطقه رجب نرو هم میگن

یک نکته بزار خدمت‌تون بگم. الان ویلا با این کیفیت توی شمال، توی ایران، کم کم 5 میلیونه.

این‌ها توی طراحی ویلاشون فکر همه‌جاش رو می‌کنن. فکر این رو می‌کنن که جکوزی توی اتاق خوابت داشته باشی یا سرویس رو اگر نگاه بکنین، این‌طور نیست که سرویس رو گذاشته باشن برای 500 بار، عوض نکنن یا به زور ملحفه بدن. نه، این کارهاشون رو روتین انجام میدن. چون می‌گن تو این دفعه اگه اومدی باید حتماً بری و برگردی

  • و شما می‌خواین همه جنگل رو ویلا درست کنین؟
  • بله
  • شما می‌خواین جنگل‌ها رو نابود کنین؟
  • معمولاً اینجا غیر قانونی هست
  • این‌جا الان غیر قانونیه؟
  • یک کم، این ده تا ویلا یک کم غیر قانونیه
  • این ده، دوازده تا رو غیر قانونی ساختند، واقعا دست‌تون درد نکنه!
  • مثل ایران خودمون
  • رجب و دوستانش دارن تلاش می‌کنن برای این‌که ترکیه رو به فنا بدن مثل ایران. ایشالا همه این‌ها رو لطفا همه جنگل رو خراب کنین و ویلا بسازین، باشه؟

 

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

 

این طبیعت همه آدم‌های دنیاست که اول به جیب‌شون فکر می‌کنن و بعد به منفعت کشورشون. هنر دولت‌ها هم اینه که با تمام قوا نذارن رجب‌ها کشور رو به فنا بدن.

این چرا تونسته اتاق خوابش رو تمیز نگه داره؟ چون یک شرکت داره این کار رو انجام میده، به صورت فنی و به صورت آموزش دیده. یعنی نیروی آموزش دیده میاد این‌جا 20 تا ویلا رو تروتمیز می‌کنه و واسه همینه شما هر وقت شمال ایران می‌رید یک ویلای تمیز به زحمت می‌تونی پیدا کنی. هر کی برای خودش داره کار خودش رو می‎کنه، در قالب یک شرکت کارش پیش نمیره.

این گل‌خونه‌ها رو می‌بینید؟ خیلی جاهای ترکیه وقتی پهباد حرکت می‌کنه این فضای سبز رو می‌بینه. ترکیه حدود 30 میلیارد دلار هم از کشاورزی درآمد داره. حدود 70 درصد فندق جهان، 30 درصد گیلاس جهان و 30 درصد انجیر جهان مال ترکیه‌ است.

خبر ناگهانی مریضی پدر محمد دلاوری باعث شد که پروژه متوقف شود و او به ایران برگشت.

  • من گفتم برن خونه، خودم موندم دیشب رو و بعد دیگه خدا رو شکر بهتر شده، مرخص کنن بره.
  • کی مرخص می‌کنن؟ آهان، همین امروز مرخص می‌کننش؟
  • آره آره به نظرم مرخص کنن. به من گفت برو یک هوایی هم خودت بخور و بیا. حله مشکل خاصی نیست.
  • ما فکر می‌کنین بتونیم شما رو ببینیم؟ یا اینکه باید جمع کنیم برگردیم؟
  • من سعی می‌کنم بیام. یعنی اگه امروز کارها انجام بشه و مرخصی بدن دیگه نگرانی نیست، یعنی بقیه کارها رو بچه‌ها می‌تونن انجام بدن و منم برگردم
  • استاد، من برای فردا صبح اول وقت ...
  • هر چند اصلاً این محیط بیمارستان اصلاً آدم رو دپرس می‌کنه. یعنی میای حالا شرایطش اصلا حالم رو بد کرده. جز مشکلی که خود آدم داره اصلاً حال آدم رو به چیز می‌ریزه دیگه. ذهنت رو بهم می‌ریزه.
  • استاد ولی خدا رو شکر مهم این بود که قضیه جدی نبود دیگه خدا رو شکر برطرف شد، درسته؟
  • آره، آره. این که خوب بود، ولی خب خود بیمارستانم آدم می‌بینه، اصلا روحیه‌اش بهم می‌ریزه

یک روز بعد دلاوری به ترکیه بازگشت

 خیلی اتفاق عجیبی بود. یعنی الان حس یه آدمی رو دارم که انگار لِه لِه. انگار گرفتن این‌طوری تکونش دادن و شاید دست تقدیر بود که توی این داستانه این اتفاق بیوفته و من یک جور دیگه ماجرا رو از یک زاویه دیگه ببینم. یکی می‌گفت مهاجرت یعنی این‌که تو هر چی داری رو بگذاری و بری برای به دست آوردن اون چیزی که نداری. اون هر چیزی که داری رو بعیده بتونی توی زندگی عادی‌ات درک کنی. زمانی‌که کوله‌ات رو می‌ندازی پشتت و راه میوفتی توی کره زمین، تازه می‎فهمی اون‌جایی که بودی چی‌ها بود. چی‌ها بود که توی هیچ جای دنیا نمیشه به دستش آورد. نمیگم که این یعنی مهاجرت نکنیم، یعنی مهاجرت بده. نه، نه. اما این هست. یعنی تا ابد یک چیزهایی هست که توی هیچ جای دنیا جزء زمین مادری نمیشه پیداش کرد. شاید اصلاً لازم باشه بذاریم بریمش. شاید اصلاً خوب باشه بذاریمش بریم. این‌ها رو کاری ندارم. فقط میگم توی لحظه حرکته، زمان سفره که این‌ها خودشون رو نشون میدن و میگن ما هستیم‌ها! تو این‌ها رو داشتی‌ها. هیچ حکمی نمیشه داد. اصلاً نمیشه گفت خوبه یا بد. همینه، همینه که هست.

 

دانلود مستند برای یک زندگی معمولی

 

من آدم مهاجرت نیستم، به‌خاطر همین دلبستگی‌ها. اما هزاران نفر این روزها قصد کردند هرچه دارن رو بگذارن برن برای به دست آوردنِ اون چیزهایی که ندارند. خانه، مادر، پدر، برادر، خواهر، زمین، زندگی، محله، همه رو، همه رو، همه رو رها کنند و برن. یک روز دلهره ما رفتن نخبگان بود، اما امروز مردم کوچه و بازارند که علاوه بر همه تعلقات‌شون، هفت میلیارد دلار رو هم گذاشتن روی کول‌شون و دارند میرن. من ته دل به این هزاران نفر حق میدم که طاقت نیارند و برند، اما یک حسی من رو و هزاران مثل من رو نگه داشته.

ما می‌مونیم شاید دیده بشیم. شاید صدامون شنیده بشه، شاید بتونیم بسازیم. شاید چراغ روشن کنیم، برای مسافر رفته‎ای که شاید روزی برگرده.

 

 

مستند برای یک روز معمولی

 

 

 

برای تایپ خلاصه مستند و آپلود عکس ها زمان زیادی گذاشته شده است لذا لطفا در صورت استفاده از این مطلب ، نام منبع و لینک (سایت سیمابان) را استفاده فرمایید