دانلود انواع مستند به همراه متن



دانلود مستند جوکر 1401

  • ۱۳۴۸

دانلود مستند جوکر ۱۴۰۱

( روایتی از اعتراضات و اغتشاشات سال 1401 ایران )

دانلود رایگان مستد جوکر 1401

 

 

تیزر مستند :

 

 

 

نام مستند : جوکر ۱۴۰۱

کارگردان : حسین شمقدری، متین دهقان، محمد غفوری، رضا کریمی، حامد رحا

راوی : هاشم بافقی

تهیه‌کننده : محمد حسن مددی

سال تولید : 1401

مدت : 43 دقیقه

صاحب اثر : موسسه فرهنگی آرمان مدیا

 

این چند مستند زیر هم خیلی جالبه حتما ببینید

 

 

دانلود رایگان جوکر 1401

 

مستند « جوکر ۱۴۰۱ » روایتی داغ از اغتشاشات اخیر سال 1401 می‌باشد، حسین شمقدری و هاشم بافقی در این مستند، قصد روایت مردمی و منتقدان حوادث و وقایع اخیر ایران را دارند.

 

روی پیشانی ما نوشته انقلابی، حتی عموی من شهید شده و حالا من اینجا کنار قبر عمویم نشسته ام در حالی که به این فکر میکنم که همه این سالهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل،‌ بیشتر و بیشتر امروز من را از هم این نظام متنفر کرده است امروز من عصبانی ام، با همه گذشته خودم می جنگم و الگوی من جوکر است،‌ جوکری که قراره بجنگه، بیدار بشه و انقلاب کنه، هنوز احساس می کنم ذهنم آرام نگرفته، دلم می خواهد با همه ارزشهایی که در همه این سالها در مغز من کرده اند و شعار مرگ داده اند با همه وجود به سبک جوکر مبارزه کنم ...

 

جوکر 1401

 

 

متن مستند :

 

به نام خدا

بارها اصابت جسم سخت به سرش جونش رو از دست داده، بعد به مدت ده روز به این خانواده دروغ بگین ... به مدت ده روز دروغ بگین، بگین که خودکشی کرده ... از بالای ساختمون پرت شده و اصلا از نظر انسانی هضم چنین دروغ‌گویی و چنین کثافت‌کاری‌ای دشوار هست. درحالی‌که این دختر اون شب در تظاهرات شرکت داشته، شعار داشته می‌داده ... از دست مامورها داشته فرار می‌کرده و گرفتنش و بعد از چند ساعت فوت کرده ... از این جهت این روایت ...

 

دانلود رایگان مستند جوکر حسین شمقدری

 

مرگ بر دیکتاتور ... مرگ بر دیکتاتور

خانواده من هم مذهبی بودند و هم انقلابی ... تقریباً همه‌ی راهپیمایی‌های 22 بهمن رو حضور داشتند. این منم. مسئول بسیج دانشگاه سوره بودم. سال‌ها چفیه از گردنم باز نمی‌شد. حالا من این‌جا کنار قبر عموی شهیدم نشستم و به این فکر می‌کنم که همه‌ی این سال‌های «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» بیشتر و بیشتر، من رو از نظام زده کرد. من رو از نظام متنفر کرد.

امروز من عصبانی‌ام .... با همه‌ی گذشته‌ی خودم درحال جنگم ... انگار دیگه الگوی من شهید وزوایی و شهید آوینی و شهید باکری نیست، الگوی من تبدیل شده به یک چیزی شبیه جوکر، جوکری که قراره بجنگه، بیدار بشه و انقلاب کنه. هنوز احساس می‌کنم ذهنم آروم نگرفته، دلم می‌خواد با همه‌ی ارزش‌هایی که این سال‌ها توی مغزم به زور فرو کردند، با همه‌ی «مرگ بر»ها مبارزه کنم. به سبک جوکر

 

دانلود رایگان مستند جوکر ۱۴۰۱

 

یک دختر: گوه بخورم توی این مملکت خراب شده که قانون رو به مردها میده ازدواج کنم ... من به هفت جد و آبادم خندیدم که توی این خراب شده ازدواج کنم ... آره عصبی‌ام ... از تمام مردهای ایرانی هم متنفرم، مگر پشت زن‌ها بلند بشن ... البته این‌هایی که الان بلند شدن توی خیابون که دم‌شون گرم ... خجالت می‌کشم که گاهی با نفرت به همه‌شون نگاه کردم ... و به تمام اون ]بوق[ مغزهایی که سال 57 فکر کردن می‌تونن آخوند مملکت رو اداره کنه، میگم همه‌شون اندازه سهم خودشون توی این جنایت‌هایی که این همه سال رخ داد شریکن ... گاهی وقت‌ها من احساس می‌کنم اگر بمب اتم بندازن توی ایران، یک عالمی راحت میشن. توی خاورمیانه اگر بمب اتم بندازن یک دنیای دیگه راحت میشن از این مغزهای پوسیده ... گرچه مغز خودم هم الان درست کار نمی‌کنه، ولی خب، انقدر متنفرم از دین و زور و هر چیزی که توی پاچه‌ام می‌کردن تا الان ... چند نفر از این خانم‌هایی که توی خیابون شال‌شون روی سرشون به حجاب اعتقاد دارن؟ چرا همین کار ساده رو هم نمی‌کنن ... خیلی‌ها نمی‌کنن ... تعداد آدم‌هایی که اعتراض می‌کنن کمن ... همراهی نمی‌کنن

 

اگه اینا برن، وضع مالی بهتر نمی‌شه؟

پست ریاست جمهوری به شوهر من که نمی‌دن، فرقی نمی‌کنه ... فکر نکنم

نمی‌رن؟

نه

شما می‌خوان برن یا نه؟

من اصلا این رو نمی‌گم می‌خوان برن یا نه ... ببین من توی انقلاب زمان شاه بودم، خب؟ 18 مرداد تولد بچه من بود، روی ایوون نشسته بودیم، گفتند میگن شلوغ شده، من اصلا نمی‌دونستم شلوغی یعنی چی؟ بعد صدای تیراندازی می‌اومد از میدون ژاله، 18 مرداد شروع شد، 22 بهمن هم تموم شد. 6 ماه!ز الان اینا چند ساله دارن میان هیچ چی نمی‌شه؟ هیچ چی نمی‌شه.

هیچ چی نمی‌شه؟

هیچ چی نمی‌شه

 

نه نه ابدا

تلویزیون نیستم ها ...

من مهمان‌دار زمان شاهم، پدرمو در میارن.

ایول، همین رو می‌خوام ... بیا این‌جا، بیا این‌جا ...

پس موافقی؟

نه من نه، من به سیاست کاری ندارم، من همرنگ جماعت می‌شم. من کاری ندارم، من میرم تو سوراخی خودم میرم خریدمو می‌کنم. الان میرم تجریش.

 

]شعارنویسی:[ جانم فدای خامنه‌ای ... مرگ بر آشوبگر ... لبیک یا خامنه‌ای

و حالا نکته خیلی مهم اینه که مخالفین نظام شعار نویسی می‌کنند و شهرداری میاد روش و رنگ می‌کنه و موافقین نظام میان شعار خودشون رو می‌نویسن. رسما یک جور مبارزه دیوارنویسی داره اتفاق می‌افته به سبک دهه 50

 

فکر کنم زدش ... دوربین‌ات رو بگیر ...

تیر زد ...  تیر زد

 

اگه با هم یکی نشیم، یکی یکی تموم می‌شیم. دیگه به نظر من اصلاحات جواب نمیده، ما باید بیایم سراغ حرکت‌های خیابونی.

یکشنبه، خشم آتش، وعده تمام ایرانیان، 30 مهرماه 1401. اعتصاب روبه روی بیت رهبری این نظام خون‌خوار

 

  • خانم ببخشید

  • یک لحظه گوشی مامان

  • یک اعلامیه هست

  • آهان باشه، مرسی

  • خداحافظ

  • خداحافظ

  • حتما بیاین ها

  • باشه.

 

  • اعلامیه‌ است، داریم توی تهران پخش می‌کنیم ... میاین؟

  • آره چرا نیام

  • حتما ها

  • یک چند تا دیگه بده، داری؟

  • نه دیگه کمه، بچه‌ها دارن تو تهران پخش می‌کنند.

  • آخه بچه‌ها اونجان، همه هم پایه ...

  • همین رو ببر، بسه دیگه.

 

  • خانم خسته نباشید، این اعلامیه تجمعه. میاین؟

  • نمیاین؟ عه چرا؟

 

  • داداش یک اعلامیه تجمعه واسه امشب میاین؟

  • نه والا

  • چرا؟

 

  • حاجی جان سلام

  • سلام

  • یک اعلامیه تجمعه واسه امشب، میای تحمع بر علیه نظام؟

  • نه ... نه

  • چرا

  • برو

  • چرا خب؟ ... شما از این وضعیت راضی‌این؟

  • آقا برو ...

 

  • خانم سلام یک اعلامیه تجمعه، امشب میاین؟ .... نمیاین تجمع؟ ...

  • خیلی وضعیت خوبه؟

  • آره

  • حداقل اعلامیه رو ...

  • نه

  • ممنونم که واقعا ...

  

  • اعلامیه بدم واسه تجمع جلوی بیت رهبری میاین؟

  • آره

  • جدا ... چرا خیلی‌ها نمیان؟

 

  • خانم سلام

  • می‌خوایم تجمع کنیم جلوی بیت رهبری شما میاین؟

  • نه بابا ...

  • اعتراض ندارین؟  

حدودا فکر می‌کنم به 100 نفر از این تراکت رو در نقاط مختلف تهران دادیم، البته وقتی می‌دادیم بعدش بهشون می‌گفتیم که این ماجرا دروغ بوده و فقط می‌خواستیم تست بکنیم. من خودم باورم نمی‌شد 30 درصد از آدم‌ها این تراکت رو قبول کردن و قبول کردن توی این اعتراض جلوی بیت رهبری شرکت بکنن. خیلی عدد عجیبیه ... خیلی

 

مستند جوکر مهدی نصیری

( مهدی نصیری )

 

 مهدی نصیری

منتقد و روزنامه نگار

  • ما راجع به شهدا همیشه یه تعبیری داشتیم می‌گفتیم تبریک و تسلیت. فکر می‌کنم راجع به مهسا هم اگر منظورتونه به‌خاطر چهلمش، این اونجا هم صادقه. یعنی باید واقعا ... یک بُعد تبریکی داره، یک بُعد تسلیتی

  • یعنی شما خانم مهسا رو به عنوان شهید قبول دارید؟

  • من به نظرم اون چه که ما از شهید ارائه می‌کنیم، این‌که حقیقتی رو زنده می‌کنه، این‌که با یک باطلی مبارزه می‌کنه  مصداق شهیده.

  • بابا شما در قانون اساسی‌تون دارید که مردم بدون نیاز به هیچ‌گونه مجوزی، می‌تونن تجمع کنند؛ می‌تونن اعتراض کنند

  • اصلا معروفه می‌گن شما قانون خودتون رو، همین قانون رو درست اجرا بکنید ...

  • بله ... بله ... حالا جالبِ من اخیرا یکی از دوستان تعریف می‌کرد این ماده قانونی دو تا قید داره، میگه که به دو شرط نیاز مجوز هم نداره مردم تجمع کنند؛ یکی مخل مبانی اسلام نباشی، یکی که مسلحانه نباشی. دوستِ‌ ما می‌گفت من به مشروح مذاکرات مجلس خبرگان مراجعه کردم، اون‌جا آقای بهشتی ایستاده بود و گفت این دو قید هم نمی‌خواد ... این دو قید هم نمی‌خواد. البته معلومه که بعد تو قوانین عادی خواهند گفت کسی مسلح نباید بیاد، ولی آقای بهشتی حرفش این بود که این قدر باید این حرف مطلق باشه و بنیانش محکم باشه، همین مقدار قید هم لازم نیست باشه.

 

مستند جوکر شمقدری

 

  • الان این تو کسی هست من عمامه‌اش رو بپرونم؟

  • می‌خوای زنگ بزنم به بچه‌ها بگم بیان پایین

  • یکی رو بگو ... یه آخوند بگو بیاد

 

  • نشد عمامشو بپرونم

  • ما می‌خواستیم دوربین مخفی بگیریم، عمامه شما رو برداریم

  • خب

  • تا حالا برات اتفاق افتاده؟

  • بله

  • افتاده؟

  • بله

  • شوخی نکن ... چه حسی داشتی وقتی این اتفاق افتاد؟

  • حس این‌که چرا این جوری شد ؟ عه من که عمامه رو سرم بود.

  • بعد دنبالش ندوییدی؟ فحش ندادی؟

  • نه دیگه، گیر کرده بودم. زدم زیر خنده دیگه.

  • تلویزیون هم که هر فسادی رو ماست مالی می‌کنه، چرا نمی‌رین جلوی تلویزیون تجمع کنید؟

  • ببین آخه بارها شده هر وقت تجمع حقی شده، سوءاستفاده هم ازش شده ... ببین واقعا این چیزی که می‌گید درسته‌ها ... یعنی تناقضیه دیگه ... از یک طرف قبول نداریم ...

  • پس جامعه حق داره بزنه زیر عمامه؟

  • بعضی‌هاشون حق دارن

  • خب تموم شد من گرفتم حرفمو ... خداحافظ

 

مستند جوکر 1401

 

  • ناراحت شدی آره؟

  • نه

  • می‌ندازم تو سطل

  • اگه ناراحت شدی، ما هم اون موقعی که فساد اتفاق می‌افتاد، شما سکوت کرده بودید، ناراحت شدیم ... اون موقعی که گشت ارشاد دخترها رو کف خیابون می‌کشوند می‌برد ما هم ناراحت شدیم ...  اون موقعی که بانک ربا می‌خورد، حوزه سکوت کرد ما ناراحت شدیم ... بندازم دور یا بهت بدم؟

  • مهم نیست

  • این چند متره؟

  • هشت متر

  • هشت متر، متری چنده؟

  • خریداری‌ها ...

  • نه! متری چنده؟

  • نمی‌دونم جدیدا نخریدم، مال چهارسال پیشه.

  • فکر کنم متری 100 تومن باشه دیگه

  • نه 100 نیست ... مختلفه از 30 تومن تا60 تومن.

  • یعنی می‌زنیم زیر عمامه‌تون تقریبا یک 400 -500 تومن ضرر رو زدیم؟

  • 500 تومن تو دستته ... حالا مشکلی نداریم عمامه مال شما، ولی می‌خوام بدونم اگه حرص‌تون، خلاصه این خشونته و عصبانیته با این عمامه انداختنه تخلیه میشه، من مشکلی ندارم. بندازید، ولی این خلاصه فضای گفت‌وگو رو می‌بنده، چیزی رو حل نمی‎کنه، اتفاق خوبی رقم نمی‌خوره.

  • ببین حرف شما منطقیه از زاویه نگاه شما، ولی منم از زاویه نگاه مردم برای این مستند، یه خواهشی دارم در حد خودت، البته ما این مستند رو داریم پخش می‌کنیم دیگرانی هم نظر شما رو می‌بینند. در حد خودتون دیگرانی که در این لباسین شما سکوت کردین که انقلاب به همچین وضعیتی رسید. .... چاکریم

  • یاعلی

  • خداحافظ

  • آقا پخش بشه این؟

  • آره

  • اوکیه؟

  • آره

 

کپشن ویدئو: {این ویدیو من خیلیا رو سوزوند اینقدر سوزوند که اکانتمو بستن.

خواستن مثلا با پخش کردن عکس‌هایی که خودم سال‌ها پیش منتشر کردم ...}

باعث افتخارمه که منو آنفالو، بلاک یا فحش بدین. به هر حال توی نامه ثواب‌هامون می‌نویسن دیگه. این فحش‌ها برای من ثوابه ،حالا فحش بدید بلاک کنید ...

یک دخترخانمی نسبت به اعتراضات اخیر، یک فیلمی از خودش در فضای مجازی منتشر کرد که خیلی واکنش داشت. خود شمقدری هم این فیلم رو استوری کرد و دخترخانم میاد تو پیج آقای شمقدری و میگه که من اعتقاداتم همینه و همینیم که هستم و واقعی هستم. ما دیدیم که به روند فیلم ما می‌خوره که یک گفت و گو بکنیم با این دخترخانم. داریم می‌ریم که یک گفت و گو خوب داشته باشیم با ایشون.

 

مستند جوکر حسین شمقدری

 

  • من دختر همین کشورم، بالا سرم هم جمهوری اسلامیه ...

  • یعنی شما جمهوری اسلامی رو تایید می‌کنید؟

  • صددرصد

  • جمهوری اسلامی شما رو با این حجاب و آرایش تایید می‌کنه؟

  • صددرصد

  • صدا وسیمای جمهوری اسلامی شما رو راه میده؟

  • صداوسیما نه، حق داره راه نده ...

  • حق داره راه نده؟

  • حق داره راه نده .... منو با این ظاهرم حق داره راه نده. من اگر بخوام اونجا ورود بکنم حتما باید تغییر بدم ظاهرم رو،

  • یعنی باید ریا کنید؟

  • نه،  ریا نه

  • چرا دیگه شما باید دروغ بگید تا راه بدن؟

  • هر مکانی قانون خودش رو داره، با توجه به اون قانون شما باید ورود بکنید ... مسجد، شما باید با چادر برید ...

  • نه، مردم کف خیابون‌اند و مردم رو دارن می‌زنند.

  • این‌ها مردم نیستند.

  • کی‌ان پس؟

  • دو دسته‌ان طبق فرموده حضرت آقا ....

  • خب؟

  • یا منافقینن، دشمنان ایرانن؛ یا اینکه یه سری جوون‌اند که تحت تاثیر رسانه‌هان.

  • تحت تاثیرن؟ یعنی اینکه هیچ مشکلی توی این کشور وجود نداره؟

  • نه، مشکلی نداره.

  • شما مشکلی ندارین؟

  • نه

  • شما حکومتی این؟

  • نه

  • شما مشارکت رو می‌دونین چند بوده؟

  • شما بفرمایید چند بوده؟

  • مشارکت 48 و خورده ای درصد بوده

  • خب؟

  • بگیم اصلا 49 درصد

  • خب؟

  • یعنی 51 درصد از جامعه طبق گفته رهبری، که همیشه می‌گفته رای همه در انتخابات، یعنی  تایید نظام؛ رای ندادن که نظام بفهمه با مسیرش مشکل دارند

  • منی که می‌تونم رای بدم، من اگر واسه کشور خودم رییس جمهور انتخاب کنم، یعنی من دلسوز کشورمم و مال کشورمم.

  • خب وقتی توی انتخابات نباشه سلیقه من، همه رد صلاحیت بشن، رییسی برن ...

  • یعنی بین اون همه کاندیدا یک نفرم سلیقه‌تون نبوده؟

  • نه نبوده همه رد صلاحیت شدن ...

  • پس جمع کنید برید ...  وقتی عرق ملی ندارید جمع کنید برید ...

  • آقا این دیوونه ...

  • وقتی حاضر نیستید ...

  • ببخشید خانم، شما دقیقا همون خره‌اید، نمی‌فهمید ...

  • آقا وایسید ... شما منطق ندارید

  • آره

  • شما منطق ندارید ...

  • بابا شمقدری، یکی رو بیار که حداقل یه چیزایی رو قبول داشته باشه

  • نه شما منطق ندارید ...

  • من با تو مگه مخالف نیستم، من میگم جمهوری اسلامی باید اصلاح بشه، تو میگی فعلا خوبه ... این رو پخش نکنی‌ها؛ به قرآن گل به خودی به خودتونه

  • اگه من الان حق نمی‌گم چرا شما داغ کردید؟ ... آقای محترم، من خودم جزء همین اغتشاشگرها بودم و یه تحولی خدا منو دوست داشت و دست منو گرفت آورد توی این راه درست.

  • خب خانم شما بی حجاب بودید دیگه؟

  • بله

  • گشت ارشاد نگرفتت؟

  • چرا اتفاقا یه بار من رو گرفت و من باهاش دعوام شد

  • خب چی می‌گید؟

  • حق داشت من رو بگیره

  • وای

  • حق داشت منو بگیره

  • وای وای

  • من بی حجاب بودم ....  الان اجباره

  • دختر مردم رو گرفتن بردن توی گشت ارشاد، سکته کرده مرده

  • خانم مهسا امینی رو میگید

  • بله

  • خانم مهسا امینی، از شانس بد متاسفانه جمهوری اسلامی، ایشون مشکل مغزی داشتند ... مشکل مغزی داشتند و ایشون رو حالا به خاطر حجاب نادرست‌شون گرفتند، حالا ایشون شانس بد جمهوری اسلامی دقیقا همونجا باید می‌افتادن و غش می‌کردن ...

  • بعد 40 روزه تو خیابون آدم‌ها رو میزنن می‌کشن که بگن مهسا امینی رو نکشتیم

  • آدم‌ها رو می‌زنن می‌کشن؟ من این حرف‌هارو همه جا زدم، فحش هم خوردم، هم از مذهبی هم غیر مذهبی. چرا؟ چون من یک دختری بودم که حجاب نداشتم، مهمونی می‌رفتم و و و هزار تا کار دیگه؛ ولی با ترور سردار سلیمانی خدا دست من رو گرفت و به من فهموند آقا داری راه اشتباهی میری، برگرد، من برگشتم ...

  • قبول، شما یک اتفاقی افتاده، یک تغییری کردین. گفتین تتو قاسم سلیمانی روی ...

  • حاج قاسم سلیمانی ...

  • حالا من دارم دیالوگ

  • سردار سلیمانی

  • خب چرا حالا ملالغتی‌این شما؟

  • ملا لغتی نیستم، عشق قلبمه. دوست دارم بهش احترام بذارید. من دارم با شما مکالمه می‌کنم.

  • عجب قطع کن بابا

  • آره تتوش هم زدم، آره ببخشید مگه جمهوری اسلامی گفته تتو بده؟ تتو نزنید. تتو ببینم دست‌تون رو قطع می‌کنم؟

  • نه شما تا حالا نرفتید برخورد بشه باهاتون ...

  • با من؟ من میگم گشت ارشاد من رو گرفت. گرفت و باهام ... دعوا شد

  • داداش خود رهبری همیشه گفته این که مردم مشارکت کردن، مثلا 85 درصد، 60 درصد، 70 درصد. به  هرکی که رای دادن، تایید نظام بوده ...

  • بله ... ولی اون وری‌اش نیست که کسی رای نداده ...

  • مردم ... دقیقا همینه. مردم واسه چی  شرکت نکردن؟

  • مثلا کشور اروپایی با 30، 40 درصد.

  • باشه

  • آخه شما بحث رو گذاشتین سر تایید و

  • الان تمام کشورهای اروپایی مشروعیت ندارن. من قبول دارم که چینش کاندیدا افتضاح بود. من قبول دارم

  • الان که از نظر من ،کلا نظام 10 درصد طرفدار داره، اون که هیچی.

  • مرسی، عالی بود، عالی بود

  • اصلا شک نکن

  • دانشگاه تهران شمال، هیچ کاری نکرده زدنش.

  • منی که سرکلاس بودم، اومدم بیرون یهویی شروع کردن تیراندازی به سمت ما من چه گناهی کردم؟

  • ببخشید یک دقیقه دوربین ... یک دقیقه صبر کن

  • به خاطر این‌هایی که کف خیابونن، این‌ها امنیت شما رو گرفتن. این‌ها اگه اعتراض می‌خواستن بکنن، ببینید کسی که میاد امنیت مردم رو به خطر می‌اندازه، معلومه پلیس باهاش برخورد می‌کنه. اینکه بسیجی رو می‌زنن، بسیجی که داره از امنیت‌شون دفاع می‌کنه، وایساده جلوی بسیجی و بسیجی رو می‌زنه، انقدر می‌زنه، شکنجه‌اش می‌کنه که اون بسیجی میره تو کما، بعد شهید میشه. بعد این حق داره؟ این حقی داره؟

 

مستند جوکر هاشم بافقی

 

توی این اعتراضات خیابون حکم لوکیشن رو داره. یعنی معترضین در یک حرکت پارتیزانی، در یک حرکت چریکی، خیابون رو می‌بندن. به دلیل جو امنیتی توی کمترین دقیقه اعتراض می‌کنند، شعار میدن و منطقه رو ترک می‌کنن. ادامه اعتراضات و اصل اعتراضات  توی فضای مجازی و فیلمی که از این لوکیشن گرفته شده اتفاق می‌افته. ما می‌خوایم این رو، در واقع این نوع اعتراض رو خودمون هم ضبط بکنیم، ولی خب چون جرئت‌اش رو هم نداریم توی این جو امنیتی، توی مرکز شهر انجام بدیم، می‌خوایم بریم توی یکی از محله‌های اطراف تهران. فقط امیدوارم که دستگیر نشیم. من که خودم خیلی استرس دارم و فقط دارم تپق می‌زنم. امیدوارم اتفاق خوبی بیفته

 

مرگ بر دیکتاتور

 

مستند جوک وحید اشتری

(وحید اشتری)

 

وحید اشتری

عضو جنبش عدالت خواه

 

  • وحید خویشتن داری نکن راحت صحبت کن

  • من می‌خوام چیزی نشم

  • شل کن شل کن

  • نه بابا ما 6 سال زندان داریم. دیگه فناها رو رفتیم

  • خیلی صریح و تند بخوام بپرسم، به نظرت جمهوری اسلامی چه‌قدر دیگه دووم میاره؟

  • جمهوری اسلامی؟ ... چه سوال سختیه. رفتی وسطه وسطش.

  • هیچ مقدمه‌ای نداشت

  • جمهوری اسلامی، ببین خیلی دقیق بخوام بگم، خیلی در ابهامه وضعیتش نسبت به آینده. من چون حس می‌کنم فرو پاشی اجتماعی صورت گرفته، اون چه که در مورد دوام و این‌ها حرف می‌ زنی فکر کنم فروپاشی سیاسی رو میگید دیگه؟

  • ساختارش دیگه ... چون اجتماعی که قطعی

  • آره، این فروپاشی اجتماعی با اون فروپاشی سیاسی بعضاً توی مدل‌های توی دنیا با سرعت خیلی کمی، با فاصله خیلی کمی از هم رخ داده .... من سخنرانی مسئولین کشور رو مجموعاً که می‌بینم اصلا حس نمی‌کنم که فیلم بازی می‌کنند، ولی تلقی این‌ها واقعا اینه که ما الان در قله‌هاییم و داریم قله‌ها رو همین‌جور در می‌نوردیم در راستای رسیدن به اهداف و آرمان‌های انقلاب، یکی پس از دیگری داریم همین‌جوری فتح می‌کنیم می‌ریم جلو؛ واقعا تلقی‌شون اینه که یک اقلیتی معترضن، این‌ها فتنه‌گرن، این‌ها از عوامل بیگانه‌ان این‌ها پول می‌گیرن، این‌ها برای شعار نویسی پول می‌گیرن، برای نمی‌دونم چی کار کردن پول می‌گیرن

 

{کاغذنوشته} انقدر موهات قشنگه که این شکلات برای تو

سال 57، انقلاب که اتفاق افتاد، عده‌ای برای شادی به این میدون اومدند و از این میدون بالا رفتند. از همون موقع اسم این میدون شد آزادی و نماد آزادی ایران. امسال هم سال 1401 و ما تلاش داریم می‌کنیم برای آزادی، برای یک انقلاب. هرکسی تو این جامعه به اندازه وسع خودش تلاش می‌کنه، عده‌ای به خیابون می‌رن و عده‌ای میان با کاغذنوشته و شکلات هموطن‌هاشون رو دعوت می‌کنن به این جریان، تا با هم دیگه آشتی ملی بکنیم.

 

  • خانم خدمت شما

  • مرسی

  • به امید آزادی

  • به امید آزادی، تشکر

  • ببینم چی نوشته؟

  • خداحافظ

  • نمی‌گیری؟

  • مرسی

  • چرا نمی‌گرفتی؟

  • یه لحظه فکر کردم مزاحمی

 

  • خانم‌ها{ی چادری}! سلام. خوبین؟ ... یک سوال؟

  • بفرمایید

  • دیدین از این‌هایی که از این‌ها {شکلات} میدن؟

  • نه

  • خب از این‌ها دارم بهتون میدم ... خب بیا شما هم با موهات شهر رو قشنگ کن. چی میشه به خدا خوب میشه‌ها. یه شهر و قشنگ می‌کنی شکلات‌اش رو ببر.

 

  • خانم خدمت شما

  • خانم خانم چرا انداختی اینو

  • برای چی نندازم؟

  • خب با موهاتون مگه شهر رو قشنگ نکردین

  • موهای من به شما چه ارتباطی داره؟

  • یعنی مخالف اینین؟

  • آقا وقت منو نگیر الکی.

  • شما الان مخالفی؟

  • آره

  • مخالف چی؟

  • مخالف این حرکتی که شما الان انجام دادی.

  • یعنی الان شما با جمهوری اسلامی اوکی ای؟

  • باید برای شما توضیح بدم

  • اون شمقدریه، دوربین مخفی بود. خب ما داریم مستندی می‌سازیم در مورد اعتراضات، خب، بعد به نظر من خوبه که شما توش مصاحبه بکنید که با این حجاب مخالف این اتفاق بودید

  • من الان از کجا بدونم شما داری راست می‌گید؟ اصلا مستند ایشون ...

  • مگه شمقدری رو نمی‌شناسید؟

  • چرا می‌شناسم

  • مجوز داریما

  • اینور رو نگاه کن، اون شمقدریه

  • باشه آقا من الان چه می‌دونم خط فکری ایشون چه‌جوریه؟

  • شمقدری ...

  • آقا ببخشید ما دوربین‌مون رو یک لحظه

  • شمقدری

  • ببینم کجا باید باشه

  • کجاش میذاری رو لباسش؟

  • مصاحبه عجیبیه برای من. شما موافق جمهوری اسلامی هستین؟

  • بله

  • با این حجاب؟؟

  • به حجاب ربط داره؟

  • مهسا امینی فکر کنم حجابش از شما بهتر بود، نبود؟

  • جمهوری اسلامی کی گفته با شبیه من مخالفه؟

  • مخالف نیست؟

  • مخالف نیست

  • گشت ارشاد گذاشته تو خیابون شما ها رو می‌گیره که

  • نه گشت ارشاد با ما هم چلنج داشته، ولی خب قانون گذاشتن تا یک حدی حجاب شما هم باشه، اگر بالاتر از اون بشه آره

  • خب گشت ارشاد شما رو گرفت تاثیری هم داشت؟

  • تاثیری که داشت، ولی همون لحظه

  • خب پس تاثیری نداشته؟

  • نه تاثیری نداشت

  • چرا باید گشت ارشاد وجود داشته باشه، کاری که هیچ تاثیری نداره؟

  • من دارم میگم که وجود گشت ارشاد و تذکر دادنش به من، اون‌ها حق دارن تذکر بدن به من.

  • چه حقی؟

  • چون من قانون جامعه رو نقض کردم. مثل اینه که شما از چراغ قرمز رد بشین، مثل این که تو خیابون یکی رو بزنی، خب همه این‌ها جرم محسوب میشه.

  • مگه همه قانون‌ها قانون‌های درستیه؟ مگه نباید اعتراض کرد به قانون غلط؟

  • اعتراض هم میشه کرد به قانونی که فکر می‌کنیم ممکنه غلط باشه، اما اعتراض صحیح.

  • فیلم روز اول رو ندیدین توی بلوار کشاورز، که دختره به هیچ جایی‌ هم کاری نداشت نشسته بود و پلیس زدش.

  • شما فکر می‌کنین ممکنه اون فرد کاری نداشته باشه به اون‌ها، ولی قطعا قطعا پشت پرده ...

  • یعنی هرکاری جمهوری اسلامی بکنه درسته آره؟

  • خب نیروی انتظامیف ببخشید بلانسبت بیمار نیست که همین جور داره رد میشه یکی رو بزنه یکی رو باتوم بزنه، یکی رو با شلنگ بزنه

  • اخه زده!

  • ولی خب قطعا شما که نیستید اون‌جا که ببینی چه اتفاقی افتاده

  • چی کار کنن مردم اعتراض دارن؟ شما که هرکاری بکنه جمهوری اسلامی، می‌گین خوبه

  • مردم که بیان بیرون اعتراض‌شون رو بیان کنن، بدون خشونت، شما شک نکن که کاری باهاشون ندارن.

  • ندارن دیگه؟

  • ندارن

  • خب مثلاً وکلا جمع شدن ...

  • شما می‌گین ما هیچ جا نداشتیم اعتراض کنیم اما بودن به هرحال

  • مثلا وکلا جمع شدن تیر ساچمه‌ای خوردن ... پزشک‌ها جمع شدن تیر ساچمه‌ای خوردن

  • شما همه رو دیدین تیر ساچمه‌ای خوردن؟

  • نخوردن؟

  • شما همه جا هم حضور داشتین یک به یک دیدین خوردن؟

  • نخوردن فیلم‌هاش اومده بیرون ... از چی می‌خواین دفاع کنین؟

  • فیلم رو که همه جوره میشه. از سالیان پیش هم فیلم رو بیاری زیرنویس‌اش رو فقط شما قراره تغییر بدین، کسی متوجه نمیشه این فیلم برای کِی بوده؟ کی هست؟

  • یا ابالفضل ... خیلی وضعیت گل و بلبله نه؟

  • وضعیت خب معلومه گل و بلبل نیست، ولی خب منم الان صددرصدی از وضعیت کشور راضی نیستم؛ ولی با این حرکات هم نمیشه به جایی رسید.

  • شما مخالف عوض شدن کل حاکمیتی؟

  • خب آره صددرصد

  • چرا؟

  • مگه الکی به دست اومده؟ ما حکومت دیکتاتوری رو سرنگون کردیم تا به این رسیدیم. مگه جمهوری اسلامی الکیه که سرنگون شه؟

  • خب الان مردم میگن مرگ بر دیکتاتور چرا بهتون برمی‌خوره؟

  • نه، چرا آقا؟ سواله دیگه.

  • ما داریم می‌گیم مرگ بر دیکتاتور

  • ما هم میگیم مرگ بر ضد ولایت فقیه، چرا بهت برمی‌خوره؟

  • به ما بر نمی‌خوره، بگو، بگو

  • مسئله اینه که جایگزینی وجود نداره. شما فقط دارین امنیت رو بهم می‌ریزین، ایران رو می‌کنین سوریه تمام. مخالفین نظام باهم دعوا دارن، مجاهد با منافق شدن دوتا نمی‌دونم تواب شدن سه تا

  • شما واقعا فکرتون این جوریه؟ ... من فکرکردم الان به خاطر مصاحبه این جوری دارین می‌کنین ...

  • من فکرم همین جوریه

  • این اصلا خانم رد داده وصل به نظام رو رد داده، این جوری بگم

  • یعنی اقا تو الان یک جایگزین درست بده منم میام طرفت. جایگزینی وجود نداره

  • اصلا وجود نداره

  • ایران رو دارن سوریه می‌کنن

  • آقا می‌خواین ایران سوریه نشه؟

  • نه

  • اصلاح کنین خودتون رو. چرا اصلاح نمی‌کنین؟

  • اصلاح زمان می‌بره

  • بابا 43 ساله ما رو سرویس کردین

  • در سال 1900 زن حق رای نداشت تو اروپا، 50 سال مبارزه کرد تا به حق رای رسید. آقا مبارزه زمان می‌بره

  • احمدی نژاد اولین کسی بود که زن رو راه داد استادیوم. 10 سال بعد، امروز قانونی شد

  • تو چرا همراه من اعتراض نمی‌کنی؟

  • من خودم تو مستندم اعتراض کردم به این‌که چرا زن رو راه نمی‌دن تو ورزشگاه؟ امروز دارن راه می‌دن. بله، وقت و زمان می‌بره.

امروز 15 آذر، اینجا هم دانشگاه شریفه. بچه‌های انجمن اسلامی یک درخواستی داده بودن امروز تجمع کنن، اما بهشون مجوز ندادن. حالا خود بچه‌های انجمن اسلامی می‌خوان این تجمع رو انجام بدن، الان هم داره صدا میاد ما با گوشی می‌خوایم این اتفاق رو بگیریم.

 

مستند جوکر علیرضا زاکانی

 

  • آقا یک لحظه

  • نه نه نه

  • درگیری نکن

  • چی کار می‌کنی؟

  • مگه دانشجوی شریفی؟

  • من دانشجوی شریف نیستم، نه، مستند سازم

  • تو مستند ساز نیستی! انگلی!

  • من؟

  • آره

  • انگل چی‌ام؟

  • انگل جامعه!

  • چرا؟

  • بو می‌دی! بو ... بو تعفن می‌دی!

 

  • {خطاب به علیرضا زاکانی} بحث اینه که توی انتخابات، سلیقه‌های مختلف، کاندید خودشون رو نداشتن و رد صلاحیت‌ها باعث شد همون نکته‌ای که آقا می‌گفت مشارکت در انتخابات، رای به نظامه و نظام این دیالوگ رو نشنید 48 و نیم درصد شرکت کردن و نفر دوم آرای باطله بود. واقعا این روش درسته؟ حالا شما به عنوان مسئول و کسی که تو اون انتخابات بودین؟

  • همینطور باید ببینید که شرایط ... طرف مقابل کسی رو انتخاب کرده که قبلا زندان امنیتی بوده، حتما ردش می‌کنند ... حتما ردش می‌کنند

  • آقای لاریجانی چی؟

  • حتما اون هم به خاطر شرایط خاص خودشون ...

  • آقای پزشکیان چی؟

  • نه، اون که دیگه ... شما که ... میگم هرکدوم قاعده‌ای داره

  • نه بالاخره نداشتند دیگه

  • نه، این فرمایش شما، هرکسی که نمی‌تونه بلند شه بیاد. منم دو دوره اومدم گفتند صلاحیت نداری، رفتم

  • خب شما کار اجرایی نکرده بودید.

  • یعنی چی کار اجرایی نکردم؟ از خیلی از کسایی که بودن کار اجرایی بیشتر کرده بودم، این حرفا چیه؟

  • حالا مثلا سعید محمد چرا رد صلاحیت شد؟

  • این یک چیز جامعیه. در واقع یک چیز مثلا تک بعدی دو بعدی نیست که، یک چیز جامعیه، منم الان جای شورای نگهبان نیستم بخوام جواب بدم

  • ولی همین که وایستادید صحبت کردید، با این که خودتون ضعف‌ها رو می‌دونید خودش اتفاق خوبیه

  • خیلی زرنگی‌ها، خیلی زرنگی!

  • ضعف‌ها رو نمی‌دونید؟ شما که سیاسی‌این، من می‌دونم

 

مهدی نصیری

منتقد روزنامه نگار

  • توی ایران باید چرخه خشونت یک جایی متوقف بشه. ما در مشروطه خشونت داشتیم، بعد رضاخان میاد خشونت داریم، در جنبش ملی شدن نفت و مصدق خشونت داریم، از دو طرف. توی انقلاب اسلامی باز خشونت داریم، اگر چه ممکنه بگیم در مقایسه با انقلاب‌های دیگه خشونتش خیلی کمتر بود. این چرخه خشونت باید متوقف بشه، به این معنا که

  • خب نه دیگه چرخه خشونت فقط از طرف مردم نباید متوقف بشه.

  • دقیقا دقیقا

  • حالا ما به نظام حرفمون رو گفتیم، متاسفانه یک مقداری احساس می‌کنیم که نظام گوشش برای شنیدن ضعیفه چی کار کنیم؟ ولی از این ور به مردم می‌خوایم حرف بزنیم، به مردم می‌گیم که کاملا مدنی، مسالمت آمیز با فاخر، حتی ما خشونت کلامی نداشته باشیم، حتی فحاشی نکنیم در شعارهامون ... شعار زن، زندگی، آزادی، مرد، میهن، آبادی بسیار شعار فاخر و زیبایی است توی این بسترها حرکت کنیم ... به هیچ وجه این که کسی بره ماموری رو بزنه و بکشه مثلا جایی رو آتیش بزنه باید از این‌ها اجتناب بکنیم. البته حضور در خیابان مصداق خشونت نیست، اون کسی که با نفس حضور مخالفه، او داره خشونت‌ورزی می‌کنه. نفس این‌که بیام توی خیابون شعار محترمانه بدم، این خشونت نیست.

 

مستند جوکر 1401 وحید اشتری

 

وحید اشتری

عضو جنبش عدالت خواه

  • من این اکت رو که می‌بینم، اکت براندازی نمی‎بینم؛ ولی حالا این چیزی که الان اسمش براندازی شده و این‌ها، خیلی آینده وحشتناک و ترسناکی می‌سازه. چه از جهت تمامیت ارضی و تجزیه و وضعیتی که شما می‌بینین که هنوز هیچ اتفاقی نیوفتاده شعارها و ادبیات توی کردستان و توی بلوچستان و توی خوزستان، این‌ها کاملا روشنه، اصلا قابل انکار و قابل کتمان نیست که بیای بگی این داره اغراق میشه، داره ساخته میشه. ادبیاتش خیلی روشنه که چه افقی رو داره و این‌ها. چه توی موضوع تجزیه‌ است، چه توی موضوع اکت‌هایی که تو الان داری می‌زنی، هنوز به قدرت نرسیده؛ اکت خیلی وحشتناکیه. مثلا اتفاقی که توی اکباتان افتاده، اکت براندازانه نیست؛ هر بر اندازی می‌فهمه توی همچین کلیپی وقتی بیاد بیرون از مجموعه ماجرا و این‌ها اون چیز خیلی وحشتناکیه.

  • خشونت رو بالا می‌بره، حکومت هم خشن میشه، طرفدارهای حکومت دوباره برمی‌گردن ...

  • بخش زیادی از خاکستری‌هایی که وسط بودن، به انزجار می‌رسن. این اکت جنگ داخلیه، اکت براندازی با اکت جنگ داخلی خیلی متفاوته.

 

  • آقا سلام

  • سلام

  • امروز چندمه؟ مگه اعتصاب نیست شما چرا مغازه‌ات بازه؟

  • اعتصاب سراسری؟

  • آره دیگه

  • مغازه‌ات رو زود ببند که اتفاقات بدی نیوفته برات، شیشه‌ای میشه‌ای، اتفاقه دیگه. فکر می‌کنی؟

  • نمیشه

  • نه جدا! چرا مغازه‌ات رو نبستی؟

  • کی بسته من ببندم؟

  • ببند دیگه

  • چرا ببندم؟

  • چرا ترسیدی حالا؟ ... ترسیدی؟

  • نه

  • ولی به نظرم ترسیدی!

  • نچ

 

  • صاحب مغازه کیه پس؟

  • داداشمه، فردا میاد

  • آها، یعنی داداشت فردا میاد؟ ... خب شیشه‌هات میشکنه‌ها! گفتم حالا. من به این هم گفتم، گفتم ببند تا نیم ساعت دیگه.

  • به سلامت

  • تهدید می‌کنی؟

  • تو داری تهدید می‌کنی!

  • نه، به سلامت نگو. ببند مغازه‌ات رو خب؟

  • نمی‌بندم، برای چی باید ببندم؟ تو کرایه منو می‌دی؟

  • عه آقا اعتصابه دیگه!

  • تو کرایه منو می‌خوای بدی؟ تو کرایه خونه منو می‌دی؟ ما همه اینجا مستاجریم بابا

  • حالا یک شیشه‌ است دیگه، طوری نمیشه شیشه چنده الان؟

  • هر چی می‎خواد باشه

  • یعنی نمی‌بندی اصلاً؟

  • نه

  • خب دوربین مخفی بود، چرا انقدر مقاومت کردی؟

  • واسه چی مقاومت نکنم؟

امروز قرار بود که مردم اعتصاب بکنند در یک فراخوانی و ما کل شهر رو گشتیم خیلی‌ها تو این اعتصاب شرکت کردند. یعنی خود من تو این چند روزی که قراره اعتصاب باشه، اصلا از کارت بانکی‌ام استفاده نمی‌کنم و خریدهام رو قبلا انجام دادم؛ ولی خیلی از مردم هم از این اعتصابه استقبال نکردند. نکته‌ای که وجود داره اینه که وقتی که یک اعتراضی در ابتدا اشتباه انجام میشه و به خشونت کشیده میشه از دو طرف، دیگه این اعتراضه به نتیجه نمی‌رسه چون دیگه اتحادی وجود نداره و جامعه چند دسته میشه. دشمنان مردم ایران نمی‌خوان که ما متحد باشیم و با هم برای یک ایران پیشرفته تلاش بکنیم.

شمقدری/ بافقی؛ انقلابی/ ضدانقلابی؛ ارزشی/ ضد ارزشی؛ باحجاب / بی‌حجاب؛ قضاوت نمی‌کنم. اما احساس من اینه که ایران نه از اینترنشنال رنج می‌بره، نه از بسیجی و سپاهی و حتی از دخترهای بی‌حجاب و حتی از زن، زندگی، آزادی. رنج از لحظه‌ای آغاز میشه که من باید بپذیرم شمقدری با بافقی دشمنه، انقلابی با ضدانقلابی، باحجاب با بی‌حجاب دشمنه و باید تا قیامه قیامت، با هم در یک چرخه خشونت باقی بمونیم تا به یک ایران پیشرفته نرسیم.

 

 

 

مستند جوکر ۱۴۰۱

 

 

 

برای تایپ خلاصه مستند و آپلود عکس ها زمان زیادی گذاشته شده است لذا لطفا در صورت استفاده از این مطلب ، نام منبع و لینک (سایت سیمابان) را استفاده فرمایید